صلح جهانی حکومت

خاطرات تلخ” جنگهای صلیبی” و “استعمار” هم چنان در اذهان مشرق زمینی ها سنگینی می کند و هنوز سوء تفاهم ها بر طرف نشده است بلکه هر آیینه بر میزان آن به طرق گوناگون افزوده می شود شاید نتوان به سادگی از صلح و امنیت جهانی حرفی زد هر چند به رسم شعار ندای جهانی آن به گوش می رسد لیکن در مقام عمل امیدی به آن نیست و این سخن بدان گونه نیست که حکومت های دینی در جهان اسلام و زندگی مسالمت آمیز نباشند، الان زمان محبت و درک متقابل ملت هاست مردم دنیا از جنگیندن و اعمال خشونت خسته شده اند نیاز روحی آنان اینجاب می کند در کنار هم باشند با هم صحبت کنند از آینده ای روشن و امنیتی قابل وصف سخن بگویند و با تدبیر آن را تعقیب نمایند. «”تافلر” می گوید: اکنون که در آستانه قرن بیست و یکم هستیم و با بروز حدود سی جنگ در هر سال همراه با وقوع پی در پی ترور و داد وستد مواد مخدر و خراب کاری های زیست محیطی و درگیری های پراکنده ی دیگر چگونه می توان صلح را وضعیتی طبیعی تلقی کرد و نظام جهانی را اساساً معقول و منطقی پنداشت و با مشاهده ی جنگ هایی که هیچ انگیزه ی عقلانی ندارد چگونه می توان پذیرفت که حکومت ها خواهان جنگ نیستند؟ وقوع دست کم ۱۵۰ تا ۱۶۰ جنگی که تنها طی کمتر از ۵۰ سال اخیر (از ۱۹۴۵ به این سو) رخ داده با حدود ۴۰ میلیون تن تلفاتی که برجای گذاشته کافی است که نفرت از جنگ را در بن جان انسان معاصر جای دهد و این در حالی است که در آستانه ورود به عصر تازه تمدنی تازه قرار گرفته ایم تمدنی که همین یکی دو دهه ی قبل تصور می شد نویدهای بسیاری برای انسان دارد از جمله تکوین جامعه ای که در آن انسان با اتکای به “دانایی اش” می تواند” انسانی تر” زندگی کند و آرمان صلح و رفاه و عدالت و خرد را تحقق بخشد به هر حال صلح در حال حاضر توهمی بیش نیست و یا دست کم آرمانی است که در راه تحقق آن باید سخت کوشید. » (تافلر، ۱۳۷۲:ص ۷). شایان ذکر است که مبنای رسالت جهانی اسلام بر اصل هم زیستی و صلح استوار است و همین موضوع در ماموریت ویژه ی پیامبر اسلام(ص) و ائمه ی معصومین(ع) و اصلاح امور مردم و دولت ها مشهود است. اسلام در عین این که ماموریت دارد کفر زدایی کند ولی هیچ گاه مقتضیات زمان و مکان را نادیده نگرفته است بلکه موقعیت ها را ملاحظه نموده است. زمانی که پیامبر اسلام(ص) در برابر مشرکین مکه که گمراه ترین و منحطه ترین وخونخوارترین دشمنان اسلام بودند قرار گرفت می بینیم که چون ضرورت اینجاب کرد، پیامبر(ص) بر سر عهد پیمان صلح رفت و امتیازهای متقابلی با آنان رد و بدل نمود. “صلح حدیبه” بارزترین نمونه ی “اصل برابری انگاری و رفتار همسان” است که می گویند مبنای روابط بین المللی معاصر است و از طرفی باید اذعان داشت که صلح و هم زیستی و تفاهیم بهترین شیوه برای اصلاح کافران است که البته ما را در سیاست کفرزدایی بسیار یاری می دهد و امروز اگر در حلقه ی تفاهم و هم زیستی عده ای آشوب گر و فرصت طلب پیدا شوند و قصد اخلال داشته باشند و موجودیت تفاهم را بر هم بزنند می بایست اصل هم زیستی را تعطیل نمود تا اصلاح و در غیر این صورت قطع ارتباط دائمی و در صورت بروز هر گونه عناد و شیطنتی با شدت با آنان برخورد شود. کما این که قرآن در این باره می فرماید:”فان قاتلوکم فاقتلوهم (۱)” اگر آنان به شما حمله کردند آن ها را بکشید. و اگر با شما نجنگیدند با عدل و انصاف برخورد کنید”. بنابراین اسلام در اجرای صلح، یک موازنه ی قوی و مستدل دارد. بی آن که به کسی و یا قومی کم ترین ظلمی شود و یا این که برای برخی خارج از محدوده حقی قائل شود به آن میزان تمسک و اقامه عدل و انصاف می کند و نیز هیچ گاه به تعاملات منطقی بین ملت ها و حکومت ها بی اعتنا نبوده است. تعاملات دینی در دنیای امروز: در عصر جهانی شدن و در عصر انتظار ما خواه ناخواه با اقتضائات جدیدی روبه برو هستیم که ناچاریم تا به آن ها واکنش معقول و منطقی نشان دهیم و این واکنش ها هر چه باشد در سرنوشت مذهب، اعتقادات و باورهای ما تاثیر گذار است. ۱)گفت وگو در جهان واقعی هیچ سطحی از معرفت در دوره ی جدید بدون پرسش باقی نخواهد ماند و نیز نمی توان حوزه های دین را در این زمینه مبرا نگاه داشت و فقط به مثابه ی یک ناظر بی عمل و بی اثر بدان نگریست چون این رویکرد کاملا با اصل و محتوای دین واقع بین و حقیقت جو که منبع سرشار پاسخ به مجهولات است ناسازگار است. ۲) گسترش پذیری پرسش گری هیچ پدیده ای در دوره ی جدید از پرسش گری مصون نخواهد ماند و این شامل دین نیز می شود، دینی که مدعی کمال و ترقی و گشودن راه سعادت بر روی بشریت است نمی تواند در مجهولات غرق و در برابر سوالات مردم عاجز و درمانده باشد باور داریم که انسان در برابر آن چه که پیرامون زندگی اش می گذرد بی تفاوت نیست و میل دارد کنجکاوی کند پرسش کند و جواب بیابد. و در جاهای مهم دین است که او را از کوران تخیلات و سردرگمی های فکری نجات می دهد و بی جواب نمی گذارد. ۳)عقلانیت گرایی گسترش عقلانیت در حوزه های زیست بشر محسوس است و این امر حوزه های دیانت را نیز به طریق اولی در برخواهد گرفت. مهم ترین شیوه ی تعقل راه یافتن آن به سوی منطق و تشخیص مسیر حق از باطل و سزه از ناسره است، از آن جا که عقل موهبتی بزرگ از ناحیه ی پروردگار و نگهبان قوی برای انسان است علی الدوام در فعالیت و کندوکاو است هر چند مرتبه ی این فعالیت برای افراد متفاوت است لیکن در تعاملات با دنیای معاصر این مهم جایگاه ویژه دارد. ۴) اخلاق و معنویت گرایی گسترش معنویت گرایی اخلاق، زمینه ی مناسبی برای فعالیت ادیان به وجود می آورد، در این عصر، ما آشکارا شاهد رشد معنویت گرایی در جوامع هستیم، در دنیای دیروز، امروز و فردای ما هیچ گاه تجربه ی عقلی صرف، انسان و جامعه را جز در حوزه های ماده وصنعت که آن هم از نشانه های بارز حرص، تجاوز و زیاده خواهی بیداد گران بوده، نشناخته است و می توان غبار گرفتگی گرایش های پاک فطری انسان را ناشی از آن دانست و برای زدودن آن زمینه های رشد و توسعه ی فضائل اخلاقی فراهم نمود. ۵) تعامل های مدنی با اهمیت یافتن وجوه تمدن زندگی بشر و وجه دنیایی آن دین نیز باید به خوبی بتواند پاسخ گوی این گونه تعاملات فرهنگی و اجتماعی باشد. خدمات متقابل دین و تمدن بشری می تواند راهی برای حفظ اهمیت و نقش دین در زندگی جدید باشد و به واسطه ی آن انس و الفت و شناخت افراد و نظرات و دیدگاه های آن توسعه داد. ۶) نقد درونی دین نقد درونی و شناخت کامل زوایای آن می تواند راه را برای آسیب شناسی ها و تعامل های جهانی دین فراهم سازد و با شناخت و صلابت از آرمان های دینی و اعتقادات درونی دفاع نمود. چه بسا کسانی با درک ناقص از کنه مفاد دین به غلط از مواضع دینی برخواسته و نتیجه ای معکوس داشته است و این در دنیایی که تضارب افکار و عقاید به وفور یافت می شود کافی نیست. ۷) زیستن در جهان چند شالوده ای نیاز به هماهنگی با جهان جدید و کثرت و تنوع چشم انداز در جهانی شدن روشن است. در این عرصه ی گشوده باید اصل آزادی و نقد آراء را بپذیریم؛ یعنی، به جای تهاجم علیه آرای دیگران در صدد نقد منطقی آن ها و کژی های آن بر حذر شد تا با قدرت تمام به کار بستن مسلمات دینی به تثبیت بیشتر مواضع اصولی خود در جهان معاصر بپردازیم. ۸) پذیرش دغدغه نوین جامعه ی انسانی در جامعه ی نوین جهانی یک سری ارزش های جدید انسانی برای همگان اهمیت یافته است که دین نیز برای حضور عرصه باید توجه خاص خود را به آن ها نشان دهد و نسبتش را با آن ها موجه سازد از جمله حقوق بشر، آزادی، مدارا و دمکراسی در دین کاملی چون اسلام برای هر کدام از این مقولات به طریق مبسوط و کافی با بهره گیری از شریعت و عقل بحث شده است و بهترین معیارها و مقیاس ها را دارد که نه تنها در مسلک های فکری جهان امروز بلکه در دیگر ادیان نیز به این جامعیت به چشم نمی خورد. لذا توسعه و عنایت به حقوق بشر، آزادی و مدارا و رعایت حقوق شهروندان برای جامعه دینی امر غریبی نیست لیکن تبیین و برقراری اصول مهم است که در این راستا می بایست ضمن حفظ چارچوب نظام دینی و مصالح ملی با مجامع بین المللی به صورت مسالمت آمیز (نفی هر گونه سلطه پذیری و بزای های سیاسی) همکاری نمود و از دیگر سو طرد کلیت این موضوع به صلاح مسلمانان نبوده و بی توجهی و مسامحه در شرایط فعلی جهان موجب انزوای احتمالی و عدم شناخت جایگاه مسلمانان جهت ابراز وجود و رساندن پیام خود به گوش جهانیان خصوصاً قدرت ها می شود. نتیجه گیری بی تردید ما باید در انتظار قائم آل محمد(عج) باشیم اما منتظران واقعی و دور از عالم رخوت، ترس و انفعال، باید با حضور خویش در عرصه های مختلف، زمینه ی ظهور آن حضرت را فراهم آوریم. باید در جهان کنونی، اهتمام جدی خود را در جهت تامین و توسعه ی علوم و فنون گوناگون و پیدا نمودن جایگاه اصلی خود در مجامع بین المللی به کار گیریم و تا زمانی که مورد حقارت و تهاجم بیگانگان قرار نگرفتیم از هر گونه قطع ارتباط پرهیز نماییم و فرهنگ هم زیستی مسالمت آمیز در عین اتکاء به ارزش های والای انسانی در سایه ی معرفت دینی و شریعت تعقیب کنیم، در قوانین و مقررات خود اصلاحات لازم را انجام دهیم و نیز از تولید کنندگان و نخبگان داخلی حمایت نماییم، می بایست استراتژی مشتری مداری را در پیش گرفته و جهت همراهی با قافله ی تجارب جهانی و امکان رقابت با دیگران و یا حداقل بقاء در محیط، ناگزیر از قبول تغییرات باشیم؛ در غیر این صورت این محیط است که به ما خواهد گفت که چه بکنیم و چه نکنیم؟ خوشبختانه در عصر جهانی، ما امروزه ده ها هزار سایت مربوط به جهان اسلام در اختیار داریم که مسلمانان به راحتی می توانند فکر و اندیشه ی خود را به اقصی نقاط دنیا منتقل کنند. البته این نکته ی امید و قوتی برای جهان اسلام است و از شروط لازم در عرصه ی جهانی شدن است لیکن کافی نیست و برای رفتن بر بلندای بام دنیا و کسب خوشنودی ولی عصر(عج) روشنگری و تثبیت حقایق، راه های زیادی را باید طی نمود.


برچسب‌ها: امام زمان, موعود, منجی, حضرت مهدی
+ نوشته شده در  سه شنبه نهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 8:58  توسط سرباز سایبری  | 
در این مقاله برآنیم که مختصر کاوشی در بحث ضرورت امام (علیه السلام) یا نقش امام معصوم (علیه السلام) در جهان هستی داشته باشیم و از لحاظ اعتقادی این ضرورت و ایفای نقش امام (علیه السلام) را بررسی نماییم.


در ادامه بخوانید...


برچسب‌ها: مهدویت, حضور, ظهور, امام مهدی
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۰ساعت 19:45  توسط سرباز سایبری  | 
يکي از مهم ترين و پرکاربردترين لقب هاي حضرت مهدي (عج)، قائم به معناي قيام کننده است. اين لقب اشاره به قيام، مبارزه، جهاد و آمادگي و استقامت در دوران پس از ظهور دارد.(1)
قيام حضرت مهدي (عج) درخشان ترين فصل زندگي ايشان است و اين لقب بيش تر در کلام معصومان ما استفاده شده است. (2)
امام مهدي (عج) در برابر وضعيت وحشتناک سياسي، اجتماعي و اقتصادي، قيام خواهد کرد و عليه ظالمان به پا خواهد خاست. ايشان در اين مدت، آماده انقلاب جهاني و مبارزه مسلحانه بوده، و هيشمه در حال انتظار براي قيام به سر مي برد. (3) امامان معصوم ما هم به اين موضوع اشاره کرده اند.
از امام جواد (عج) پرسيدند: چرا او را قائم مي نامند؟
امام فرمود: چون پس از آن که از يادها رفته باشد و بيش تر کساني که معتقد به امامتش بودند، به بي راهه رفته باشند، قيام خواهد کرد. (4)
امام صادق (عج) نيز فرمود: به اين جهت قائم ناميده شد که قيام خواهد کرد (5)
البته تفسيرهاي ديگري هم از اين لقب شده که مي توانيم همه امامان را قائم بدانيم، اما ويژگي هاي قيام امام مهدي (عج) او را از ديگر امامان متمايز کرده است.
ابوحمزه ثمالي مي گويد: از امام باقر (ع) سوال کردم: اي فرزند رسول خدا، آيا همه شما قائم و به پادارندة حق نيستيد؟
فرمود: بله.
گفتم: چرا حضرت مهدي (عج) را قائم ناميده اند؟
فرمود: هنگامي که جد من، حضرت سيد الشهداء (ع) شهيد شد، ملائکه به درگاه خدا ناله و شکايت کردند. پس خداوند بلندمرتبه، امامان از فرزندان حسين را به آنان نشان داد و ملائکه از ديدن آنها خوشحال شدند. در آن هنگام ديدند يکي از ايشان در حال قيام است و نماز مي خواند؛ پس خداوند فرمود: به وسيله اين قائم از آنان (قاتلان امام حسين) انتقام خواهم گرفت. (6)
امامان معصوم ما هميشه تأکيد کردند، قائم از فرزندان آنهاست تا کساني که ادعاي دروغ دارند رسوا شوند. مثلاً امام رضا (ع) فرمود: تمام امر به دست قائم آل محمد است.
پيامبر (ص) هم فرمود:کسي که قائم از فرزندان مرا، در زمان غيبتش انکار کند، به مرگ جاهلي مرده است. (7)
چرا با شنيدن نام قائم، به پا مي خيزيم؟
اين کار مستحب است. ما با اين کار، احترام، پيوند و انتظارمان براي ظهور ايشان را نشان مي دهيم. البته ما با اين رفتار، آمادگي براي ياري او را نيز نشان مي دهيم. همچنين از خدا مي خواهيم، امام غايبمان هرچه زودتر ظهور کند.
البته اين کار در زمان امام صادق (ع) هم در ميان شيعيان معمول بود. گفته شده در حضور امام رضا (ع)، نام «قائم» برده شد. امام رضا (ع) از جاي خود بلند شد، دست بر سر گذاشت و فرمود: خداوندا، در فرجش شتاب کن و راه ظهورش را آسان گردان.
امام صادق (عج) نيز فرمود: سزاوار است وقت برده شدن نام قائم، (براي احترام) به پا خيزند و از خداوند تعجيل در فرجش را بخواهند. (8)

پي نوشت ها :
 

1- مهدويت (پيش از ظهور) رحيم کارگر، ص 94.
2- فرهنگنامه مهدويت، خدا مراد سليميان، ص 301.
3- مهدويت (پيش از ظهور) ص 95.
4- مهدي موعود، علامه مجلسي، حسين بن محمد ولي اروميه اي، ص 61.
5- همان.
6- فرهنگنامه مهدويت، ص 301-302.
7- همان، ص 305
8- فرهنگ موعود، حسين کريمشاهي بيدگلي، ص 181 و مهدويت پيش از انتظار، ص 96.


برچسب‌ها: منتظر, حضرت مهدی, قائم, منجی
+ نوشته شده در  سه شنبه بیستم دی ۱۳۹۰ساعت 11:37  توسط سرباز سایبری  | 
چکیده
تا کنون در مورد امام زمان (عج) کتاب‌ها و مقالات زیادی در موضوعات مختلف نوشته شده است. اما با توجه به زمان آخرالزمان و وضعیت آن و آنچه مشاهده می شود این سئوال پیش آمد: زنان که بخشی از جامعه هستند و می توانند در بسیاری از زمینه‌ها در کنار مردان در پیشرفت جامعه نقش داشته باشند آیا در حکومت امام زمان (عج) نقشی خواهند داشت؟ آیا نمی توانند زمینه ساز ظهور آن حضرت باشند، برای پاسخ به سؤالات در این مقاله ابتدا جایگاه زن در اسلام مورد بررسی واقع شده که اسلام به زن ارزش و اهمیت داده و آنگاه که در جاهلیت زنان را بی ارزش می پنداشتند او را به مقام انسانیتش بازگردانده است. در جامعه‌ی مهدوی هم بعضی از زنان چنان مقامی را می‌یابند که جزو اصحاب امام زمان (عج) قرار می گیرند با توجه به دوران آخرالزمان از زنان آخرالزمان و خصوصیات آنان که در روایات از آنان سخن به میان آمده اشاره شده که بعضی از آنان خود را به صورت مرد در آورده و مورد لعن پیامبر (ص) قرار گرفته اند (1) و یا بعضی موارد دیگر؛ با وضعیت موجود چگونه از این گذرگاه سخت می توان عبور کرد و چگونه می-توان خود را از فتنه ها نجات داد؟ بهترین راه نجات، حضرات معصومین (ع) هستند پیوند امام شناسی با خداشناسی، بهره مندی از آثار و برکات ولایت پذیری از راه های دیگر است. بعد از آن این سؤال پاسخ داده شده که زنان چگونه می توانند امام زمان (عج) را یاری کنند. آنان با عفت و حجاب خود، به طور کلی پاک سازی روح و تزکیه نفس امام زمان (عج) را یاری می کنند و می توانند از یاران امام زمان (عج) قرار گیرند طوری که در روایات اشاره شده که پنجاه تن از یاران حضرت، زنان می باشند پس زنان نباید خود را جدا از جامعه مهدوی بدانند بلکه باید با رعایت حجاب و عفت و انجام وظیفه‌ی خود، زمینه ساز ظهور حضرت باشند.
واژگان کلیدی.
آخرالزمان، مهدی، امام زمان، عصرغیبت، زن، ظهور، منتظر.


برچسب‌ها: اخرالزمان, زن, عصر غیبت, ظهور
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  سه شنبه بیستم دی ۱۳۹۰ساعت 11:33  توسط سرباز سایبری  | 

مهدویت از دیدگاه اهل سنت

اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدى» و از اولاد پیامبر اسلام است، مورد اتّفاق همه فرقه هاى اسلامى است. صاحب کتاب عون المعبود که شرح کتاب سنن ابى داوود است، مى نویسد:

بدان که در طول اعصار، مشهور بین همه اهل اسلام، این است که حتماً، در آخرالزمان، مردى از اهل بیت(علیهم السلام) ظهور مى کند که دین را یارى، و عدل را آشکار مى کند… نامش، مهدى است و عیسى، بعد از مهدى یا هم زمان با مهدى، نزول، و او را در کشتن دجال یارى، و در نماز به او اقتدا مى کند.


در ادامه بخوانید...


برچسب‌ها: امام زمان, اهل سنت, امام مهدی, مقاله
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  جمعه شانزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:0  توسط سرباز سایبری  | 

به نام خدا

نبوت

یک‌ بعد انتظار، توجه‌ به‌ پیامبران‌ و مکتب‌ پیامبران‌ و تجدید عهد با آنان‌ است‌. منتظران‌ چشم‌ براه‌ کسی‌ هستند که‌ در او صفات‌ و آثارپیامبران‌ گرد آمده‌ و هنگامی‌ که‌ ظاهر گردد آن‌ آثار در او دیده‌ خواهد شد او از اهلبیت‌ پیامبر و دوازدهمین‌ وصی‌ و جانشین‌ او است‌ وچون‌ ظاهر گردد پرچم‌ پیامبر را در دست‌ گیرد و به‌ سنت‌ او عمل‌ نماید. نخستین‌ اصحاب‌ او ۳۱۳ نفر خواهند بود؛ به‌ تعداد اصحاب‌ پیامبردر جنگ‌ بدر. در کتاب‌ بحارالانوار حدیثی‌ آمده‌ که‌ «هرکس‌ از شما در حال‌ انتظار ظهور حاکمیت‌ دین‌ خدا درگذشت‌ مانند کسی‌ است‌ که‌در خدمت‌ قائم‌ باشد و در خیمه‌ ی‌ او… نه‌ بلکه‌ مانند کسی‌ است‌ که‌ در رکاب‌ قائم‌ بجنگد نه‌ به‌ خدا سوگند بلکه‌ مانند کسی‌ است‌ که‌ دررکاب‌ پیامبر(ص‌) شهید شده‌ باشد
این‌ تعالیم‌ همه‌ توجه‌ دادن‌ به‌ اصل‌ مهم‌ نیوت است.


در ادامه بخوانید...


برچسب‌ها: مهدویت, امام زمان, نبوت, انتظار
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنجشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 11:15  توسط سرباز سایبری  | 

به نام خدا

اشاره :
فرجام جهان از دیدگاه هالیوود اصولاً بر اساس دو اصل دنبال شده است: یکی آنکه بشر به دلیل پرداختن به انرژی هسته‌ای و در نهایت بمب اتمی باعث نابودی حیات در کرة زمین خواهد شد، و دیگر آنکه یک برخورد نهایی بین نیروهای شرّ و کافر (اعراب و مسلمانان) علیه مسیح موعود و کشور بزرگ اسرائیل به نابودی و تخریب اکثر شهرهای جهان می‌انجامد و این همان جنگ «آرمگدون» است که حاوی بخشی از اعتقادات بنیادگرایان انجیلی امریکا است که یک پنجم آمریکا را تشکیل می دهند. آنها ضمن در آمیختن مسیحیت با صهیونیسم، منتظر آن واقعه ـ حضور مسیح(ع) ـ ، برپایی مملکت بزرگ اسرائیل و ساخت معبد «هیکل سلیمان» بر خرابه‌های مسجدالاقصی هستند. در اینجا نگاهی به تاریخ استفاده از انرژی هسته‌ای به عنوان یک سلاح کشتارجمعی خواهیم داشت .


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  یکشنبه یازدهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:42  توسط سرباز سایبری  | 
مقدّمه
بحث انتظار و ظهور مهدی موعود ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از ابعاد گوناگونی مورد چالش قرار گرفته‌ است؛ از جمله:
۱٫ مهم‌ترین فلسفه‌ای که برای تحقّق قیام مهدی برشمرده‌اند، تحقّق عدالت فراگیر و گسترده است. با توجّه به این‌که یکی از علل ضرورت معاد نیز همین ضرورت تحقّق کامل است و با توجّه به این‌که دنیا فقط دارگذر، و اصل و مقصد نهایی، آخرت است، دیگر تحقّق عدالت فراگیر در دنیا چه ضرورتی دارد و چرا باید در این دنیا انتظارف عدالت داشته باشیم؟

۲٫ در آیات و احادیث برای برخی اعمال جایگاه خاصی قائل شده‌اند: نماز ستون دین دانسته شده، و امربه معروف و نهی از منکر، مایه قوامف بقیه احکام، و… . در این میان انتظار فرج، افضل اعمال شمرده شده است. چرا انتظار، چنین جایگاهی دارد؟ به ویژه اگر توجّه کنیم که در بقیه موارد، فعل ایجابی و اقدام صورت می‌گیرد؛ اما ظاهراً انتظار، فعل سلبی و اقدام نکردن و منتظر ماندن است. چگونه کاری نکردن مهم‌ترین و برترین کار دانسته شده است؟

در ادامه بخوانید...


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  یکشنبه یازدهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:21  توسط سرباز سایبری  | 

به نام خدا

جهت دیگر دشوارى آزمون‏هاى الهى در دوران غیبت کبرا این است که موضع فرد در برابر فشارهاى خارجى مشخّص مى‏گردد و میزان فداکارى‏هایى که در راه ریشه‏کنى فقر و بیمارى و ناسامانى‏هاى اجتماعى و دیگر گرفتارى‏هاى که در مسیر طولانى ایمان‏اش با آن‏ها مواجه است، آشکار مى‏شود

شهید بزرگوار سید محمد صدر در بخش نخست از کتاب‏اش در چهار فصل، مشروحاً، با روشى نو و عمیق، به بررسى و تحلیل تاریخ زندگانى امام هادى و امام حسن عسگرى، علیهما السلام، پرداخته است و سپس به کاوش در تاریخ زندگانى امام مهدى(ع) و سفیران آن حضرت در دوران غیبت کبرا نشسته و آن گاه خطوط برنامه‏ هاى کلّى‏اى را که امامان شیعه و اصحاب آنان، براى رهیافت به دوران غیبت کبرا و ذخیره‏ى الهى در روز موعود، ترسیم فرموده‏اند، مورد بحث قرار داده است.

در ادامه بخوانید...


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  چهارشنبه هفتم دی ۱۳۹۰ساعت 15:23  توسط سرباز سایبری  | 

به نام خدا

رجعت از جمله امور اعتقادی است که با روایات صحیح ۱ و متواتر ۲ به اثبات رسیده و با صراحت می‏توان گفت در مورد هیچ یک از معارف دینی به اندازة رجعت، روایات صریح و روشن وارد نشده است.
علامه مجلسی پس از نقل نزدیک به دویست روایت دربارة رجعت می‏نویسد:
چگونه ممکن است کسی که به حقانیت ائمه اطهار(علیها السلام)ایمان دارد، در چیزی تردید کند که به صورت متواتر در نزدیک به دویست روایت صریح از آنها نقل شده است. روایاتی که چهل و اندی از بزرگان مورد اعتماد و علمای اعلام در افزون بر پنجاه مورد از تألیف‏های خود، آنها را آورده‏اند، بزرگانی چون ثقة الاسلام کلینی، محمد بن بابویه (شیخ صدوق)، ابو جعفر طوسی (شیخ طوسی)، سید مرتضی، نجاشی، کشّی، علی بن ابراهیم، سلیم هلالی، شیخ مفید و… .۳
شیخ حر عاملی نیز در کتاب خود پس از آن که بیش از ۱۷۰ روایت در این باره نقل می‏کند، می‏نویسد:

اینها بخشی از حدیث‏هایی است که من در این زمان ـ با وجود کمی فرصت برای جست‏وجوی کامل و کمبود کتاب‏های مورد نیاز در این زمینه ـ بدان‏ها دست یافتم. بی‏تردید این احادیث از حد تواتر معنوی فراتر است. احادیثی که در دیگر ابواب این کتاب آمده و خواهد آمد نیز بر این موضوع دلالت دارد. عقل محال می‏داند که بگوییم تمام راویان این احادیث به اتفاق اقدام به دروغ‏گویی و نسبت ناروا کرده‏اند یا این که همه این احادیث جعل شده‏اند، یا این که روایاتی که در این زمینه به ما نرسیده بیش از روایاتی است که به ما رسیده است. کاش می‏دانستم کدام عاقل است که همه راویان این موضوع را دروغ‏گو می‏پندارند؛ گواهی همه بزرگانی که در کتاب‏های معتبر خود بر درستی این روایات گواهی داده‏اند، رد می‏کنند و روایت‏هایی صریحی را که در این زمینه وارد شده‏اند تأویل می‏کنند. در حالی که این روایات از روایاتی که در زمینه تعیین هر یک از امامان وارد شده است، بیشتر و از نظر دلالت صریح‏تر و واضح‏تر است. در هیچ یک از مسائل راجع به اصول و فروع [دین] به اندازه این موضوع، دلایل، آیات و روایات یافت نمی‏شود. ۴

در ادامه بخوانید...


برچسب‌ها: رجعت, امام زمان, ظهور
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  جمعه دوم دی ۱۳۹۰ساعت 12:1  توسط سرباز سایبری  | 

به نام خدا

« وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ؛ و این [خدا پرستی و امامت خلق] را در ذریه و نسل‌های بعد از خودش کلمه پاینده قرار داد تا شاید [به سوی خدا] باز گردند.» [۵۹]

خصوصیات حضرت مهدی(علیه‌السلام)
     از نسل امام حسین(علیه‌السلام) است
جابربن یزید جُعفی می‌گوید: پیرامون این آیه از امام باقر(علیه‌السلام) پرسیدم؟ یابن رسول الله (صلی الله علیه و آله) گروهی می‌گویند: خدای تبارک و تعالی امامت را در فرزندان امام حسن (علیه‌السلام) قرار داده‌ نه امام حسین(علیه‌السلام)؟ حضرت فرمودند: به خدا سوگند آن‌ها دروغ می‌گویند: آیا نشنیده‌اند که خدای تعالی می‌فرماید: « وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ » که معنای آیه این است: آیا آن [امامت] را جز در فرزندان حسین(علیه‌السلام) قرار داد.؟[۶۰]

در کتاب شریف کمال الدین مرحوم صدوق(ره) روایت است که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خطاب به امام حسین(علیه‌السلام) فرمودند: ای حسین! نهمین فرزند تو قائم به حق است. او آشکار کننده دین و گستراننده عدل است.[۶۱]

شایان ذکر است پیرامون این مطلب که امام زمان(علیه‌السلام) فرزند امام حسین(علیه‌السلام) است ۳۰۸ روایت نقل شده.[۶۲]

     زمین به نورش روشن می‌شود

«وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا ؛ و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود»[۶۳]

علی بن ابراهیم در تفسیر خود از امام صادق(علیه‌السلام) درباره این آیه نقل می‌کند که حضرت فرمودند: پروردگار زمین یعنی امام زمین، عرض کردم: هرگاه ظهور کند چه می‌شود؟ فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بی‌نیاز می‌شوند و به نور امام اکتفا می‌کنند.[۶۴]
در آیه ۳۵ سوره نور نیز به این معنا اشاره شده و از وجود پر برکت حضرت مهدی(علیه‌ السلام) به «نور» تعبیر شده، آنجا که امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) درباره آیه «یَهدی الله بنوره من یشاء»[۶۵] فرمودند: مراد از نوری که خداوند به وسیله آن هر که را بخوهد هدایت می‌کند «مهدی» است.[۶۶]
همچنین این معنای روشنگری و فروزان بودن در آیه دوم سوره «لیل» به [امام زمان (علیه‌السلام) تأویل گردیده آنجا که خداوند می‌فرماید: «والنهار اذا تجلّی؛[۶۷] قسم به روز هنگامیکه عالم را به ظهور خود روشن می‌سازد.»
و شاید مراد از این آیات آن است که خورشید وجود حضرت مهدی(علیه‌السلام) از پشت ابر غیبت بیرون می‌آید و مردم از برکات وجودی او، و حتی از دیدار رخ زیبای او بهره‌مند می‌گردند، و عالمیان چنان شیفته و دلباخته او ‌شوند که از تمام زیبایی‌ها و دلربائی‌های دنیا بی‌نیاز ‌گردند و زمین به نور معرفت و عشق به بقیة الله(علیه‌السلام) روشن می‌شود.
     نعمت باطنی خدا
«وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ؛ [خداوند] نعمت‌های ظاهری و باطنی خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته».[۶۸]

ابن بابویه نقل می‌کند که از حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) درباره این آیه سؤال شد، آن حضرت فرمودند: نعمت ظاهری امام ظاهر است، و نعمت باطنی امام غایب می‌باشد، به آن جناب عرضه شد: آیا در امامان کسی هست که غایب شود؟ امام فرمودند: آری! امامی که از دیدگان مردم غایب می‌شود، ولی یاد او از دل‌های مؤمنین غایب نمی‌گردد حجت دوازدهم است.[۶۹]

     حقیقتی انکار ناپذیر
« وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ ؛ سوگند به آسمان که دارای برج‌های باعظمت است.»
ابن عباس نقل می‌کند، که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: ذکر خداوند عزوجل عبادت است، و یاد من و یاد علی(علیه‌السلام) هم عبادت است، و یاد امامانی که فرزند علی (علیه‌السلام) هستند عبادت است، قسم به آن خدایی که مرا به نبوت برانگیخت و بهترین مخلوقات قرار داد، وصی من بهترین اوصیاء و او حجّت خدا بر بندگانش و خلیفه او بر خلقش می‌باشد و فرزندانش امامان هدایتگر بعد از او می‌باشند، خداوند به خاطر آن‌ها اهل زمین را عذاب نمی‌کند و به خاطر آنان آسمان را نگه می‌دارد، که جز به اذن او بر زمین خواهد افتاد، به سبب آن‌ها کوه‌ها بر جایشان استوارند و بر بندگان خدا باران می‌بارد و گیاهان از زمین می‌رویند.

آنان اولیای خدا و خلفای راستین من هستند، شماره ایشان همان تعداد ماه‌های سال است که دوازده نفر می‌باشند.

آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) این آیه را تلاوت کردند: « وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ »و فرمودند: ای ابن عباس! آیا چنین می‌پنداری که خداوند به آسمان دارای برج‌ها سوگند یاد کند و منظورش همان آسمان و برج‌های آن باشد؟ عرض کردم یا رسول الله! معنای آن چیست؟ فرمودند:اما آسمان من هستم، و اما برجها؛ امامان بعد از من هستند که اولشان علی(علیه‌السلام) و آخرینشان مهدی(صلوات الله علیهم اجمعین) است».[۷۰]

در آیه اول سوره فجر نیز خداوند تبارک و تعالی به وجود حضرت بقیة الله قسم یاد می‌کند و «والفجر» به حضرت مهدی(علیه‌السلام) تأویل شده[۷۱] در ابتدای سوره عصر نیز خداوند به زمان ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام)سوگند یاد می‌کند.[۷۲]

از تمامی این مطالب و آیاتی که خداوند به خود امام زمان(علیه‌السلام) یا به عصر ظهور ایشان قسم یاد می‌کند به این نکته پی می‌بریم که در حقانیت وجود حضرت مهدی(علیه‌ السلام) و ظهور ایشان هیچ تردید و شکی نیست و حضرتش حقیقتی انکار ناپذیر است.

     نیرومندترین عالمیان
«قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ ؛ [لوط] گفت: ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیه‌گاه و پشتیبان محکمی در اختیارم بود.»[۷۳]
از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده که فرمودند: اینکه لوط به قومش گفت:[ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ ] مقصودش جز این نبود که نیروی قائم(علیه‌السلام) را داشتم [زیرا نیروی حضرت آن چنان است که هیچ کس یارای جنگیدن و مقابله با او را ندارد] و رکن شدید یاران آن حضرت هستند که هر یک از آن‌ها قوت چهل مرد را دارد و دلشان از کوه آهن محکم‌تر است…»[۷۴]

درباره قدرت و نیروی حضرت مهدی(علیه‌السلام) از امام رضا(علیه‌السلام) نقل است که فرمودند: هنگامی که قائم(علیه‌السلام) ظهور کند جسمی قوی و نیرومند دارد به طوری که اگر دست بر بزرگترین درخت زمین بزند آن را از جا می‌کند واگر بین کوه‌ها فریاد بزند صخره‌هایش از جا کنده شود و فرو ریزد.[۷۵]
     صراط مستقیم
«فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى ؛ پس به زودی خواهید دانست که [ما و شما] کدامیک اهل راه مستقیم هستیم و چه کسی هدایت شده است.»[۷۶]
امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) فرمودند: از پدرم درباره این آیه: [فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى] سؤال کردم. پدرم فرمودند: راه مستقیم همان حضرت قائم(علیه‌السلام) است، و هدایت شده کسی است که از او اطاعت کند.[۷۷]
در آیات دیگری از قرآن[۷۸] هم به این مطلب اشاره گردیده که منظور از هدایت شدن انسان‌ها همان اطاعتشان نسبت به چهارده معصوم (علیهم‌السلام) است و هدایت شده و رستگار کسی است که مطیع محض پیامبر و خاندان او باشد. ناگفته نماند که اطاعت از این انوار مقدس همان اطاعت و پیروی از حضرت حق است: «من اطاعکم فقد اطاع الله»[۷۹]
     تعهد انبیاء به ولایت مهدی(علیه‌السلام)
«وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ؛ و به راستی که ما از پیش به آدم سفارشی کردیم پس او فراموش کرد و برایش عزم و تصمیم پایداری نیافتیم.»[۸۰]
از امام باقر(علیه‌السلام) درباره این آیه چنین نقل شده که فرمودند: خداوند از پیامبران پیمان گرفت و فرمود: آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، [سپس خداوند فرمود] این محمد(صلی الله علیه و آله) رسول من و علی(علیه‌السلام) امیرالمؤمنین است و جانشینان پس از او والیان امر من و گنجینه‌های علم من هستند و مهدی(علیه‌السلام) کسی است که به وسیله او دینم را یاری می‌کنم و دولتم را به وسیله او آشکار می‌سازم به او از دشمنانم انتقام می‌گیرم و به وسیله او عبادت می‌شوم. [سپس پیامبران] گفتند: پروردگارا [به این مطالب] اقرار کردیم و شهادت دادیم.
ولی آدم(علیه‌السلام) نه انکار کرد و نه اقرار نمود، پس منصب اولوالعزمی برای پنج تن از پیامبران به جهت حضرت مهدی(علیه‌السلام) [و اقرار به مقام ایشان] ثابت شد، و به آدم که عزمی در اقرار نبود [این مقام عطا نشد]. و این است معنای قول خداوند تبارک و تعالی که فرمود: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا »[۸۱]
     دعایش مستجاب است
« أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ ؛ [آیا بتهایی که معبود شما هستند بهترند] یا کسی که دعای مضطر را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد و شما را خلفای زمین قرار می‌دهد.»[۸۲]
از امام صادق(علیه‌السلام) در باره این آیه شریفه روایت شده که حضرت فرمودند: این آیه درباره قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) نازل شده، به خدا سوگند اوست آن مضطری که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز می‌گذارد و به سوی خداوند دعا می‌کند، پس [خداوند] او را اجابت نماید و ناراحتی [او] را برطرف سازد و او را خلیفه [خود] در زمین قرار دهد و این آیه قرآن از اموری است که تأویلش بعد از تنزیلش خواهد بود.[۸۳]
     اوج درخشندگی ولایت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)
«وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ؛ سوگند به خورشید و اوج درخشندگیش». [۸۴]
امام صادق(علیه‌السلام) درباره این آیه فرمودند: «شمس» ، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است و «اوج درخشندگی خوشید» قیام حضرت قائم(علیه‌السلام) است.[۸۵]
نظر به اینکه در زمان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) امامان ظلم و جور زمام امور را به دست گرفتند و بر مسند خلافت تکیه زدند و با سیاهی خود قصد پوشاندن نور ولایت علوی را داشتند، در زمان ظهور حضرت ولی عصر(علیه‌السلام) حقانیت ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر همگان ثابت خواهد شد و نور ولایت، زمین را روشن می‌کند و مردم به مودّت و محبّت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دینشان را می‌شناسند و به سوی خدا هدایت می‌شوند.
     ستاره‌ای درخشان در تاریکی
«فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْکُنَّسِ ؛ سوگند به ستارگانی که باز می‌گردند، حرکت می‌کنند و از دیده‌ها پنهان می‌شوند».[۸۶]
امام باقر(علیه‌السلام) درباره این آیه فرمودند: «خُنَّس؛ امامی است که در سال دویست و شصت از مردم پنهان می‌شود به طوری که مردم از احوال او بی‌اطلاع می‌مانند، سپس مانند ستاره‌ای تابناک در شب تار آشکار می‌گردد».[۸۷]
حضرت علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) نیز در توصیف و تعریف امام می‌فرمایند: امام ستاره‌ای است راهنما در شدت تاریکی‌ها و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاها.[۸۸]
شاید مراد حضرت رضا(علیه‌السلام) این باشد که: چنانکه از قدیم‌الایام مردم در بیابان‌ها و راه‌های طولانی به وسیله ستارگان آسمان راه را از بیراهه پیدا می‌کردند در بیابان تاریک دنیا نیز امامان معصوم(علیهم‌السلام) چراغ پر فروغ هدایت بشر می‌باشند و مردم به وسیله این ذوات مقدس راه خدا را پیدا می‌کنند و به سر منزل مقصود نائل می‌شوند.

+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم دی ۱۳۹۰ساعت 21:45  توسط سرباز سایبری  | 

امام زمان (عج)

استدلال تفصیلی زنده بودن امام زمان (عج) :

امامت امام زمان(ع) و وجود حضرت از مباحث امامت خاصه است .در امامت خاصه مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت[۱]، بلکه دلیل عقلی امامت عامه و ضرورت وجود امام (ع) در تمام زمان ها را اثبات می کند.

در امامت عامه برهان عقلی بر ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی روی زمین اقامه می شود.

حال اگر ادله تاریخی و روائی دال بر ولادت و حیات حضرت مهدی(ع) به مقدمه ی اول ضمیمه گردد، اثبات می شود که در این زمان تنها آن حضرت(عج) واسطه فیض الهی است و زنده هم می باشد[۲].


در ادامه بخوانید...


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم دی ۱۳۹۰ساعت 21:41  توسط سرباز سایبری  | 
نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: یَكُونُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ؛ هر آنچه در بنی اسرائیل رخ داده است در این امت اسلامی هم اتفاق خواهد افتاد.[1] در تعبیر دیگری آمده است: لَتَركَبُنَّ سُنَنَ مَن كانَ قَبلَكُم ِشبراً بِشِبرٍ؛ شما امت اسلامی روش و سیره امتهای پییشین را وجب به وجب تقلید خواهید کرد.[2]

کمی دقت در تاریخ صدر اسلام و اوضاع جاری آن، این حقیقت را به خوبی روشن می کند و شاید یکی از دلایلی که قرآن کریم در آیات فراوانی به سرگذشت و تاریخ بنی اسرائیل می پردازد همین باشد. تا بخوانیم و بدانیم و مراقب باشیم تا مبادا پا جای پای آن قوم عجیب و لجوج بگذاریم.

برای حفظ خود از این خطر بزرگ ابتدا لازم است تا اندیشه و رفتار بنی اسرائیل را به خوبی بشناسیم و بعد اندیشه و رفتارمان را با آن مقایسه کنیم.

در این راستا ما نمونه ای را از قرآن کریم برگزیده و کار تطبیق و مقایسه ای را که گفتیم در مورد آن انجام می دهیم تا اگر ضعف یا انحرافی در مسلمانی ما هست خودش را در زیر این ذره بین نشان دهد.

این منتظران بر سجاده نشسته دست به دعا بی آنکه خود بدانند آن سستی و لختی و ضعف ایمان درونشان سبب می شود که به جای عمل به وظیفه و تلاش برای ادای واجبات فردی و اجتماعی و مبارزه با ظلم در هر بُعد و اندازه ای که باشد؛ با خلوص نیت دست روی دست گذاشته و منتظر کسی باشند که بیاید و مشکلات آنها را برطرف کند

داستانی از بنی اسرائیل

آیات 20 تا 26 سوره مائده به جریانی از بنی اسرائیل با موسی علیه السلام اختصاص دارد. ماجرا از آنجا آغاز می شود که بنی اسرائیل مامور می شوند تا وارد سرزمینی شوند که در آن عده ای زندگی می کردند که به دلیل داشتن قدرت اهل زور گویی بودند به همین دلیل بنی اسرائیل از فرمان الهی سرپیچی کرده و به موسی علیه السلام گفتند: یَامُوسىَ إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتىَ‏ یخَرُجُواْ مِنْهَا فَإِن یخَرُجُواْ مِنها فَإِنَّا دَاخِلُون‏؛ موسی! در این سرزمین مردمان زورگویی زندگی می کنند که تا آنها هستند ما وارد آن سرزمین نمی شویم؛ هر وقت آنها بیرون رفتند ما امر تو را عملی کرده و وارد آنجا می شویم.

در بین بنی اسرائیل عده ای وجود داشتند که خداترس بودند و همین امر سبب می شد که دلواپس امر خدا باشند. دو نفر از این جمعیت با ایمان كه ترس از خدا در دل آنها جاى داشت و به همین دلیل مشمول نعمتهاى بزرگ او شده و روح استقامت و شهامت را با دوراندیشى و آگاهى اجتماعى و نظامى آمیخته بودند براى دفاع از پیشنهاد موسى علیه السلام لب به سخن گشوده و به بنى اسرائیل گفتند:

شما از دروازه شهر وارد بشوید هنگامى كه وارد شدید (و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دادید) پیروز خواهید شد. ولى باید در هر صورت از روح ایمان استمداد كنید و بر خدا تكیه نمائید تا به این هدف برسید. یعنی شما با توکل به خداوند متعال، عمل به وظیفه کنید و مطمئن باشید که او شما را یاری خواهد کرد و پیروزیتان قطعی است.

ولی بنى اسرائیل به دلیل ضعف و زبونى كه در روح و جان آنها لانه كرده بود بی توجه به توصیه این مردان الهی، صریحا به موسى علیه السلام گفتند: تا آنها در این سرزمینند ما هرگز وارد آن نخواهیم شد. بعد جمله ای به کار بردند که محور بحث ما همین جمله است؛ آنها به رهبرشان گفتند:

« فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُون‏» خود تو و پروردگارت بروید با آنها بجنگید و مشکل را از سر راه بردارید. ما اینجا نشسته ایم هر وقت مشکل حل شد بیا ما را خبر کن تا بیاییم.

 

تطبیق آن داستان با امروز ما

این عبارت بنی اسرائیلی امروز با کمی تغییر در الفاظ ولی دقیقا با همان روح و معنا در بین پیروان و شیعیان رهبر و امام عصر عج الله تعالی فرجه چنان رواج دارد که به نظر جزء فرهنگ انتظار شده است و جالب اینکه برخی متدینین با تمام اخلاص و اردات وقتی به یک معضل اجتماعی و یا مشکل بزرگ در سطح بین المللی بر می خورند آهی از درون کشیده و قیافه عارفانه به خود می گیرند و با لحن خاصی این جمله را به زبان جاری می کنند که «ان شاء الله امام زمان ع می آید و این مشکلات را خودش حل می کند.»

این منتظران بر سجاده نشسته دست به دعا بی آنکه خود بدانند آن سستی و لختی و ضعف ایمان درونشان سبب می شود که به جای عمل به وظیفه و تلاش برای ادای واجبات فردی و اجتماعی و مبارزه با ظلم در هر بُعد و اندازه ای که باشد؛ با خلوص نیت دست روی دست گذاشته و منتظر کسی باشند که بیاید و مشکلات آنها را برطرف کند.

 

امام خمینی
درس که حضرت امام(ره) به ما آموخت

درود و رحمت خدا به روح مطهر حضرت امام که به ما آموخت: « همه ما مأمور به اداى تكلیف و وظیفه‏ایم نه مأمور به نتیجه»[3] این سخن برگرفته از کلام خداست که فرمود: « قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏؛ بگو من تنها شما را به یك چیز اندرز مى‏دهم، و آن اینكه براى خدا قیام كنید. دو نفر، دو نفر، یا یك نفر، یك نفر»[4]

 

امام(ره) منتظر واقعی بود

آن بزرگ مرد تاریخ هم اگر مانند این منتظران نشسته می اندیشید و عمل می کرد می بایست با دیدن ظلم خاندان پهلوی و تجاوز صدامیان و خیانتهای مکرر منافقان و بیداد و ستمگری هایی که مسلسل وار از داخل و خارج به پیکر اسلام و مسلمین وارد می شد؛ دست روی دست گذاشته و بر سجاده می نشست و مدام این ذکر را می گفت که ان شاء الله صاحب این دین و انقلاب بیاید و با خدایش این مشکلات را حل کند.

اما او چنین نکرد. با توکل به خدا در راه احیای دین و مبارزه به ظلم قدم برداشت؛ چه آن وقت که تنها بود و چه آن وقت که میلیون جان برکف دعوتش را لبیک گفتند. و این تمام کار او نبود بر سجاده هم می نشست و پیشانی بر مهر می سایید و با اشک چشم، پیروزی اسلام و ظهور آن منجی آخرین را طلب می کرد. ولی این دعا کجا و آن دعا کجا! یکی منتظر ایستاده است و دیگری منتظر نشسته که اگر خوابیده بگوییم شایسته تر است.

+ نوشته شده در  جمعه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۰ساعت 13:30  توسط سرباز سایبری  | 
افسوس که عمري پي اغيار دويديم
از يار بمانديم و به مقصد نرسيديم

سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم
جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم

پس سعي نموديم که ببينيم رخ دوست
جان ها به لب آمد، رخ دلدار نديديم

ما تشنه لب اندر لب دريا متحيّر
آبي به جز از خون دل خود نچشيديم

اي بسته به زنجير تو دل هاي محبّان
رحمي که در اين باديه بس رنج کشيديم

چندان که به ياد تو شب و روز نشستيم
از شام فراقت چو سحر گه ندميديم

اي حجّت حقّ پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم

ما چشم به راهيم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غير خيال تو رهيديم

اي دست خدا دست برآور که ز دشمن
بس ظلم بديديم و بسي طعنه شنيديم

شمشير کَجَت، راست کند قامت دين را
هم قامت ما را که ز هجر تو خميديم

+ نوشته شده در  یکشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 16:1  توسط سرباز سایبری  | 
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن

                                       گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم

                                       گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم

                                       گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن

                                       گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن

                                       گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن

                                       گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
                                       گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان

                                       گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن

                                       گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم

                                       گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن

                                       گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان

                                       گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن

                                       گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم

                                       گفتا که روز وصل را در انتظارم

+ نوشته شده در  جمعه یازدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 12:31  توسط سرباز سایبری  | 


زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه 



اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ اللّهِ فى اَرْضِهِ
سلام بر تو اى حجت خدا در روى زمین

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَیْنَ اللّهِ فى خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا نُورَ اللّهِ الَّذى

سلام بر تو اى دیده بان (یا دیده ) خدا در میان خلق سلام بر تو اى نور خدا كه

یَهْتَدى بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا
راه جویان بدان راهنمایى شوند و به وسیله او از كار مؤ منان گشایش شود سلام بر تو اى

الْمُهَذَّبُ الْخاَّئِفُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْوَلِىُّ النّاصِحُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ
پاك پروریده ترسان (از دشمن ) سلام بر تو اى سرپرست خیرخواه سلام بر تو

یا سَفینَةَ النَّجاةِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَیْنَ الْحَیاةِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ
اى كشتى نجات سلام بر تو اى چشمه حیات سلام بر تو باد

صَلَّى اللّهُ عَلَیْكَ وَ عَلى آلِ بَیْتِكَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ
درود خدا بر تو و بر خاندان پاك و پاكیزه ات باد سلام بر تو

عَجَّلَ اللّهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الاْمْرِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا
خدا شتاب كند در وعده یارى تو و پیروزى كارت سلام بر تو اى

مَوْلاىَ اَنَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُولیكَ وَ اُخْریكَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللّهِ تَعالى
سرور من ، و من دوست تو و بیناى به آغاز و انجام كارت هستم و به سوى خداى تعالی

بِكَ وَ بِآلِ بَیْتِكَ وَ اَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلى یَدَیْكَ وَ اَسْئَلُ
بوسیله تو و خاندانت تقرب جویم و منتظر ظهور تو و پیروزى حق بدست تو هستم و از خدا مى خواهم

اللّهَ اَنْ یُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ یَجْعَلَنى مِنَ الْمُنْتَظِرینَ
كه درود فرستد بر محمد و آل محمد و مرا در زمره منتظران

لَكَ وَالتّابِعینَ وَالنّاصِرینَ لَكَ عَلى اَعْداَّئِكَ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ
و پیروان تو قرار دهد و در زمره یاوران تو در برابر دشمنانت و كسانى كه در پیش رویت در میان

یَدَیْكَ فى جُمْلَةِ اَوْلِیاَّئِكَ یا مَوْلاىَ یا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللّهِ
دوستانت شربت شهادت مى نوشند اى مولاى من اى صاحب الزمان درود خدا

عَلَیْكَ وَ عَلى آلِ بَیْتِكَ هذا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فیهِ
بر تو و بر خاندانت ، امروز روز جمعه است و آن روز تو است كه انتظار

ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فیهِ لِلْمُؤْمِنینَ عَلى یَدَیْكَ وَ قَتْلُ الْكافِرینَ بِسَیْفِكَ
ظهور تو در آن روز و انتظار فرج مؤ منان بدست تو و كشتار كافران بوسیله شمشیر تو

وَ اَنَا یا مَوْلاىَ فیهِ ضَیْفُكَ وَ جارُكَ وَ اَنْتَ یا مَوْلاىَ كَریمٌ مِنْ اَوْلادِ
در این روز مى رود و من اى آقاى من در این روز میهمان تو و پناهنده ات هستم و تو اى سرور من بزرگوارى از فرزندان

الْكِرامِ وَ مَأمُورٌ بِالضِّیافَةِ وَ الاِْجارَةِ فَاَضِفْنى وَ اَجِرْنى صَلَواتُ اللّهِ
بزرگواران هستى و به میهمان نوازى و پناه دادن ماءمورى پس مرا بنواز و پناهم ده درود خدا

عَلَیْكَ وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِكَ الطّاهِرینَ
بر تو و بر خاندان طاهرینت باد.

+ نوشته شده در  جمعه یازدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 11:46  توسط سرباز سایبری  | 

بچه های کوچه اب و جارو اورده اند.طق نصرت علم کرده اند.ریسه ها را سر انداخته اند...امان از این کوچه ها وقتی محیای حضور بشوند.حضرت دلبر!بیا و امسال مارا نه,این کوچه های اراسته بی تاب را دست خالی بازنگردان.به قدومی.رد پایی.کرشمه نگاهی.

گروه فرهنگی ثارالله میلاد تنها منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عج)را به کلیه شیعیان جهان تبریک می گوید.

+ نوشته شده در  جمعه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۰ساعت 18:2  توسط سرباز سایبری  | 
موتورهاي جستجوگر اينترنتي در طي شبانه روز دائما در جستجوي واژه ها و عباراتي هستند که پاسخگوي مخاطبانشان از سرتاسر دنيا باشند.

چنانچه توسط اين جستجوگرها به دنبال اين باشيم که کدامين واژه بيشترين مورد جستجوي اينترنتي را در پي داشته است،با واژه "فرهنگ جهاني شده" روبرو مي شويم.

در ساليان دور مردم براي انتقال پيام خود به ديگران مي بايستي به نقطه اي بلند مي رفتند تا از آن مکان بهتر بتوانند پيام خود را به گوش مردم برسانند و فرايند اطلاع رساني با سختيهاي فراوان مواجه بود.ولي اکنون هر واقعه در هر نقطه از اين دنياي بزرگ، صورت گيرد، تنها بعد از چندين ثانيه توسط امواج مخابراتي و اينترني به تمامي دنيا مخابره مي شود.به اين ترتيب اصولا بحث مليت و منافع و اخلاق و سنن ملي به تدريج کم رنگ مي شود.جريان سريع اطلاعات بدون در نظر داشتن مرزهاي ملي، در همه جا حرکت دارد.اين مساله موجب مي شود نوعي احساس علاقه مبني بر اينکه سبک زندگي به شيوه اي عمومي و جهاني تبديل شود،ايجاد مي شود.به اين ترتيب جامعه جهاني فردي را انديشمند معرفي مي کند که بداند در آنسوي کره زمين چه مي گذرد.اين مساله آنچنان مهم مي شود که قدرت دولتها بر آگاهي مردم و سرعت نشر اطلاعات، تعيين مي شود.به اين ترتيب همه مردم و دولتها با نوعي اجبار در پذيرش اصل "يکپارچگي جهاني" مواجه مي شوند.به طوريکه اين فرايند به طور ناخودآگاهي به زندگي تمام مردم راه يافته است.

اما سوال اينجاست که سردمداران نظريه "دهکده جهاني" اصولا به دنبال چه چيز هستند؟احتمالا بايد موضوع مهمي در ميان باشد که به خاطر تحقق آن چنين هزينه هاي هنگفتي را پرداخت ميکنند.

شايد براي بسياري از افراد جالب باشد که بدانند آنچه در اعماق اين تفکر وجود دارد به بحث"منجي"يا همان "موعود" آخرالزماني مربوط مي شود که معتقدند مربوط به آنهاست و قرار است بيايد.در اديان مسيحيت و يهوديت و زرتشت، به نوعي اعتقاد به ظهور منجي وجود دارد. مسيحيت به سه شاخه كاملاً جدا و مخالف يكديگر يعني كليساي كاتوليك روم، ارتدكس و پروتستان تقسيم شده است


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۸۷ساعت 11:34  توسط سرباز سایبری  | 
به گزارشی از بانک جهانی توجه کنید:

(( جهانی که ما در ان زندگی می کنیم انقدر ثروتمند است که بیش از 31 ترلیون دلار در سال درامد دارد.در این جهان متوسط درامد افراد در بعضی از کشورها بیش از 40000 دلار در سال است.در حالی که 8/2 میلیارد نفر - که بیش از نیمی از مردم کشورهای درحال توسعه اند - با درامدی کمتر از 700 دلار در سال زندگی می کنند.از این تعداد 2/1 میلیارد نفر درامدی کمتر از 1 دلار در روز دارند.

در نتیجه ی چنین شرایطی در کشورهای در حال توسعه روزانه 33000کودک می میرند و در هر دقیقه بیش از یک زن در زمان وضع حمل جان خود را از دست می دهد.فقر موجب شده تا 100 میلیون کودک نتوانند به مدرسه بروند.))

این گزارشی است که بانک جهانی از توزیع ثروت در جهان در سال 2004 داده است.از این گزارش چه نتیجه ای می توان گرفت؟؟؟...

اللهم عجل لولیک الفرج

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم دی ۱۳۸۷ساعت 19:40  توسط سرباز سایبری  | 
حضرت معصومه عليهاالسلام

مقدس بودن پاره‌اي از مكان‌ها به پاس بعضي از ارزش‌هاي الهي، موضوعي است كه قرآن كريم، به آن اشاره مي‌نمايد و برخي آيات بيانگر اين حقيقت است:

«لا اُقْسِمُ بِهذَاالْبَلَدِ»(1)؛ «وَ طُورِ سينين وَ هذَا الْبَلَدِ الاَمين»(2)؛ «مُبوّءَ صِدْقٍ»(3)؛ «الاَرضُ الّتِي بارَكْنا فيِها»(4)؛ «اَلْوادِ الاَيْمَنِ فيِ البُقعَةِ الْمُبارَكَةِ»(5) و «بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ.»(6)

به راستي چرا قطعه‌اي از خاك، «مبوء صدق» و مورد ستايش قرار مي گيرد؛ كوهي به چنان قداستي مي‌رسد كه خداوند به آن سوگند ياد مي‌كند؛ بلد طيّب و پاكيزه، بقعه مبارك و پربركت و تزيين شهري مانند مكّه به آن همه مجد و عظمت؟! اين همه تقديس و اكرام، پاسداشت چه منزلتي است؟ جز آن است كه فروغ الهي بر آن قطعه از زمين تجلّي كرده و آن را آسماني ساخته است؟

كوهي، مشرق تابش انوار حق مي گردد و خداوند موسي عليه السلام را در پرتو رسالت آسماني، لباس پيامبري مي‌پوشاند و آن كوه، قداستي جاودانه مي‌يابد.

بقعه‌اي در اين پرتو، نورباران مي‌گردد و كليمي در اين مقام به نور مي‌نشيند. نور افشاني خداوند، اين بقعه و اين سرزمين را مبارك و مقدس گردانيده و آن را مانند ستاره‌اي نزد ملكوتيان فروزان ساخته و در مقامي ديگر كعبه و پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مورد تقديس و حرمت الهي گرديده است و... .

به هر روي، اين قداست‌ها در پرتو حقايق ملكوتي است و وجود اين جلوه‌هاي عرشي اين مكان‌ها را مقدس ساخته است.

از اين رو «شرف المكان بالمكين» ريشه وحياني دارد. شرف آفريني الهي است كه بعضي از مكان‌ها را - مانند پاره‌اي از زمان‌ها - به پاس وقوع بعضي از حوادث لباس تقدّس مي‌پوشاند و الا بديهي است كه طيبعت زمان و مكان يكسان است. اجزاي اين دو، يكسان است؛ همانگونه كه قطعه‌اي از زمان، ظرف نزول قرآن و فرشتگان مي‌شود و «ليله مباركه» شكل مي‌گيرد، مكان نيز افقي تابان از حقايق آسماني شده و مورد تقديس الهي مي‌گردد.

البته دليل اين كه چرا اين قطعه از زمان، ظرف اين مظروف آسماني شد يا چرا اين قطعه از زمين به چنين شرفي نايل گرديد بر ما پوشيده است.

در ادامه بخوانید...


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  شنبه یازدهم آبان ۱۳۸۷ساعت 15:32  توسط سرباز سایبری  | 
   غروب عمر شب انتظار نزدیک است

                                                                   طلوع مشرقی آن سوار نزدیکست

                      دلم قرار نمی گیرد از تلاطم عشق

                                                                   مگو برای چه، وقت قرار نزدیک است

 

                   

 گفت‌وگو با علامه سيدمحمدحسين طباطبايي

اشاره:
متن حاضر حاصل پرسش و پاسخ‌هايي است كه در زمينة مباحث مختلف مرتبط با موضوع مهدويت، با علامة سيد محمدحسين طباطبايي(ره) صورت گرفته و در كتاب در محضر علامه طباطبايي بوسیله آقای دلشاد تهرانی گرد آمده است.

*اعتقاد به امام غائب چه اثري در تفكر فلسفي و اخلاقي و بالاخره، تمام زندگاني معنوي انسان دارد؟
*در توقيع شريف حضرت ولي‏عصر(عج) آمده است: من كان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً لهواه، مطيعاً لأمر مولاه؛ فللعوام أن يقلّدوه؛ هر كدام از فقها كه نفس خويشتن را نگاه دارد، و حافظ دينش باشد، و با هوا و هوس خود مخالفت كند، و از فرمان مولايش اطاعت كند، بر عموم مردم واجب است كه از او تقليد كنند. منظور از صائناً لنفسه، حافظاً لدينه در اين حديث و فرق آن دو چيست؟

*صدقه دادن از طرف امام زمان(ع) چگونه است؟
*راه رسيدن به امام زمان(ع) چيست؟
*آيا در قرآن كريم آيه‏اي در رابطه با رجعت وجود دارد؟
*آيا روايتي كه مي‏گويد: همه در زمان حضرت مهدي(ع) مسلمان مي‏شوند درست است؟
* درباره ظهور حضرت ولي‏عصر(ع) در روايت آمده است: لايظهر إلاّ و يظهر الفساد؛ ظهور نمي‏كند مگر اينكه فساد آشكار گردد. همچنين در احاديث متعدد آمده است: يملأ الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً،4 بعد از اينكه زمين از ظلم پر مي‏گردد، آن را با قسط و داد پر مي‏كند. آيا از اين‏گونه روايات استفاده نمي‏شود كه نبايد با فساد و ظلم و جور مبارزه نمود، تا زمينه ظهور حضرتش فراهم گردد؟
*آيا روايتي كه مي‏گويد: همه در زمان حضرت مهدي(ع) مسلمان مي‏شوند درست است؟
*آيا در قرآن كريم آيه‏اي در رابطه با رجعت وجود دارد؟
* مقصود از دو تعبير اياب و رجعت كه در زيارت جامعه مي‏فرمايد: مؤمنّ بايابكم، مصدّقّ برجعتكم؛ به بازگشت شما ايمان دارم، و رجعت شما را تصديق مي‏نمايم. چيست؟
* بعد از مرگ و انتقال به عالم برزخ، بازگشت به دنيا و ماده چگونه ممكن است؟ و اخبار رجعت را چگونه مي‏شود تصديق كرد؟

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۸۷ساعت 10:26  توسط سرباز سایبری  | 

ذکر این موضوع بسیار حائز اهمیت می باشد که ایراد و نوشتن مطلب در خصوص مهدویت نباید از سر احساس و بدون پژوهش باشد که بس مخاطره انگیز و گمراه کننده است.

چه بسا مخاطب به جهت اطمینان از ماهیت موضوع به گفتار و نوشتار اعتماد کرده و دچار انحراف فکری گردد.

موضوع مهدویت یکی از باریک ترین و حساس ترین موضوعات در حوزه دین است که پرداختن به آن بدون بررسی و صرفا از روی شنیده ها و مطالعات سطحی نه تنها فایده ای نخواهد داشت بلکه امکان خطا و اشتباه را بسیار بالا می برد.

دوستداران خاندان نبوت و امامت از سر صدق در خصوص مهدویت بسیار مقالات و نثرهای ادبی نوشته اند و اشعار سروده اند ولی باید به این نکته توجه کرد چه بسا عزیزانی که با نشر مطالب بدون پژوهش موجبات بروز انحرافات اعتقادی و بدبینی ها و سو استفاده ها را فراهم کرده اند.

پرداختن به دیدار ها و کرامات حضرت ولیعصر عج یکی دیگر از مواردی است که پرمخاطره می باشد. چه علما و مراجع دینی که در طول حیات خود بارها و بارها به دیدار امام عصر عج مشرف شده اند و دم بر نیاورده اند.

ذکر کرامات آن حضرت نیز می بایست با مطالعه و از منابع موثق باشد. صرف روایت شخصی نباید موجب نشر آن گردد مخصوصا در این برهه از تاریخ که موضوع مهدویت به شدت مورد تهاجم قرار گرفته است.

با امید به ظهور آن یگانه منجی عالم امکان و اینکه با شناخت صحیح از تنها باقیمانده  نسل امامت و ولایت بتوانیم زمینه های ظهور آن حضرت را فراهم آوریم.

اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان عج

+ نوشته شده در  یکشنبه نهم تیر ۱۳۸۷ساعت 8:56  توسط سرباز سایبری  | 
شناخت دین بر دو  پایه استوار است. عقل و نقل
عقل؛ عقل بشر محدود است و کلیات را درک می‌کند و پاسخگوی بسیاری از سؤال‌های انسان نیست. به عنوان مثال: عقل به ما می‌گوید به صورتی باید از نعمت دهنده تشکر کرد ولی چگونگی این شکر گذاری را بیان نمی کند.
نقل؛ نقل از قرآن و سنت تشکیل شده است. قرآن مانند قانون اساسی است و بیان امور جزیی را به سنت واگذار کرده است. مثال: در قرآن وجوب نماز و اینکه نماز انسان را از بدی و زشتی‌ها باز می‌دارد، آمده است[1] ولی چگونه انجام دادن و تعداد رکعت‌های آن را سنت و احادیث پیشوایان معصوم بیان می‌کند. در نتیجه سنت در میان منابع ما نقش ویژه‌ای دارد. حالا ببینیم مهدویت چقدر و چگونه در آن بیان شده است.
با نگاهی کلی به احادیث می‌بینیم بیش از پنجاه نفر از صحابه روایات مربوط به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده‌اند. برخی از محققان 1941 روایت را بدون تکرار از پیشوایان معصوم در مورد مهدویت جمع آوری کرده‌اند که 560 حدیث آن از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است.[2] کتاب‌های زیادی قبل و بعد از ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در مورد ایشان نوشته شده است. گروهی از عالمان شیعی و سنی بنابر کثرت روایات قایل به تواتر این اخبار در مورد آمدن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شده‌اند. محمد بن حسین آبری شافعی (363ق) در کتاب مناقب شافعی می‌گوید: اخبار بشارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آمدن «مهدی» به دلیل کثرت مخبران و راویان به حد تواتر رسیده است.[3]
روایات نقل شده در مورد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد.
1.    روایات تفسیری: روایاتی که در ذیل آیاتی از قرآن نقل شده و آن‌ها را بر مهدویت تطبیق کرده‌اند.
2.          روایات اخباری: احادیثی که از آینده خبر می‌دهند مانند: وقوع غیبت، علایم ظهور، دوران حکومت.
3.    روایات تبیینی: روایاتی که بیان کننده دلایل غیبت، اهمیت انتظار، وظایف منتظران و... هستند.
4.    روایات تاریخی: احادیثی که نسب و ولادت و معجزات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را مطرح می‌کنند.
از نگاهی دیگر احادیث مربوط به مهدویت به دو دسته تقسیم می‌شوند احادیث عام- احادیث خاص
1. احادیث عام: روایاتی که موضوعاتشان بیان جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است مانند: حدیث ثقلین- حدیث دوازده خلیفه و حدیث؛ هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، مرگش جاهلی است.[4]
که به یک مورد به طور اختصار پرداخته می‌شود:
بیان حدیث ثقلین
حدود 34 نفر از صحابه پیامبر گرامی اسلام و بسیاری از بزرگان شیعه و سنی مانند: مسلم، ترمذی و احمد بن حنبل این حدیث را نقل کرده‌اند.[5] مضمون و ترجمه این حدیث شریف:
پیامبر اکرم در آخرین روزهای زندگانی خود در جمع مسلمانان فرمودند: «من دو چیز گرانبها در میان شما به امانت می‌گذارم، اگر از این دو پیروی کنید، بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد. یکی از این دو مهم تر از دیگری است. اولی کتاب خدا که ریسمانی متصل از آسمان به زمین است و دومی عترت و اهل بیتم این دو  از هم جدا نمی شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد خواهند شد. پس بنگرید با این دو چگونه برخورد کنید.»
مراد از اهل بیت چه کسانی هستند؟ بنابر گفتار عالمان شیعی و سنی مراد از اهل بیت حضرت علی و فاطمه و فرزندان آنان می‌باشند که پیامبر اسلام در جاهای مختلف آنان را به عنوان اهل بیت خود معرفی کردند.[6]
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و حدیث ثقلین: هم اکنون قرآن کریم بدون هیچ‌گونه تحریفی در میان ما است، اما از اهل بیت، هم اکنون چه کسی در کنار قرآن است تا مسلمانان با پیروی از این دو چیز گرانبها هرگز دچار گمراهی و انحراف نشوند؟ عالمان شیعی و اهل سنت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده اند که فرمودند: مهدی از عترت و اهل بیت من و از فرزندان فاطمه است.[7]
در نتیجه هم اکنون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مصداق این حجت و عدل قرآن می‌باشد و پیروی از او بر ما لازم است.
2. احادیث خاص: مراد از آن، احادیثی است که در مورد مهدویت وارد شده است.
در این زمینه بسیاری از مسایل مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است به صورتی که اگر «مهدی» با ویژگی‌های مطرح شده در روایات، از کنار کعبه، خانه خدا قیام خود را آغاز کند، تمامی مسلمانان اعتراف به آمدن او می‌کنند. در این نوشتار به بیان برخی از عرصه‌های مشترک میان شیعه و سنی در مورد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌پردازیم. بیان موارد مشترک:
1.     اصل مهدویت؛ در روایات فریقین در حد تواتر آمده است در آخرالزمان شخصی به نام «مهدی» از فرزندان پیامبر قیام خواهد کرد. ابن حجر عسقلانی می‌گوید: اخبار به حد تواتر دلالت دارد بر اینکه «مهدی» از این امت است.[8]
2.     وجوب اعتقاد به مهدی؛ یکی از واجبات مهم در دین اسلام اعتقاد به آمدن «مهدی» است به صورتی که منکر خروج او کافر معرفی شده است. جابر بن عبدالله از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کند: «کسی که منکر خروج مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد، به آنچه بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده، کافر گردیده است».[9]
3.         جهانی بودن دعوت و حکومت او؛ بر این مسأله آیات قرآن نیز دلالت دارد.[10]
4.     عدالت گستری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ فراگیری عدل و داد در بسیاری از روایات مربوط به حضرت بیان شده است. ابوسعید خدری از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کند؛ مهدی از من است. او زمین را از عدل و داد پر می‌کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده است.[11]
هم نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودن مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و بیعت میان رکن و مقام در آغاز قیام او و نزول عیسی بن مریم علیه السلام در زمان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اقتدا کردن به او در نماز و خسف بیداء و فراوانی نعمت در زمان او و مشخصات ظاهری امام و از فرزندان فاطمه بودن مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و... از موارد دیگر مشترک میان شیعه و اهل سنت است. تنها فرق میان علمای شیعه و سنی در مهدی نوعی و شخصی است. شیعیان معتقدند امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزند امام حسن عسکری علیه السلام و امام دوازدهم می‌باشد و هم اکنون زنده است و از عمر او بیش از هزار سال می‌گذرد ولی اهل سنت اعتقاد به مهدی نوعی دارند یعنی «مهدی» با این ویژگی‌ها در آخرالزمان خروج و عدل و داد را در سراسر زمین پیاده خواهد کرد.[12]
 




[1]- نساء/103- عنکبوت/45.
[2]- به معجم احادیث امام المهدی مراجعه شود.
[3]- التذکره، ج1، ص701.
[4]- صحیح بخاری، ج5، ص13- صحیح مسلم، ج6، ص21.
[5]- صحیح مسلم، ج4، ش2408- سنن ترمذی، ج5، ش1788- عبقات الانوار، ج2، ص824.
[6]- الدر المنثور، ج6، ص606- سنن ترمذی، ج5، ص352- صواعق المحرقه، باب9، ص121.
[7]- عقدالدرر، ص35- الحاوی للفتاوی، ج2، ص85- مسند احمد، ج1، ص376- کمال الدین، ج1، ص287.
[8]- فتح الباری، ج5، ص362.
[9]- الحاوی للفتاوی، ج2، ص83.
[10]- توبه/33- صف/9- فتح/28- نور/55- انبیاء/105.
[11]- سنن ابی داوود، ج4، ص107 ص4285.
[12] .ر ک ، امام مهدی در احادیث شیعه و سنی، جمعی از نویسندگان . 
 
+ نوشته شده در  یکشنبه نهم تیر ۱۳۸۷ساعت 8:52  توسط سرباز سایبری  | 

امام سجاد عليه السلام فرمود:

 

اَلا وَ اِنَّ اَبغَضَ النَّاسِ اِلَي اللهِ مَن يَقتَدي بِسُنَّهِ اِمَامٍ وَ لَا يَقتَدي بِاَعمَالِهِ

 

هشدار كه منفور ترين مردم نزد پروردگار ، كسي است كه شيوه امامي را پيروي كند ولي از سيره عملي او پيروي ننمايد.(الكافي ، 8 ، 234 ، ح312)

 

 

براي "چگونه بودن" نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان روشن است كه نيازي به بيان و توضيح نيست .آنچه در اين الگو گيري و اسوه يابي و تاسي به اخلاق اولياء الهي كارساز است آشنايي با جزئيات صفات و رفتار آنان است نه كليات .

خوشبختانه در كتب حديث و سيره ، نمونه هاي رفتاري پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئي آمده است كه آشنايي با آنها بسيار سودمند و گامي در جهت خودسازي و تعالي بخشيدن به جامعه است.

انسان در ديد ژرف نگر اسلام ، بيابانگردي سرگردان ، گمگشته اي شور بخت ، نا اميد و اسير موجهاي بيم زا و هراس آفرين نمي باشد.بلكه موجودي مسئول است كه با مقصد و مقصودي مشخص با زاد و توشه اي كامل و راهنماياني دروني و بروني به سفري پرداخته كه از صحراي عدم آغاز مي شود و تا بار يافتن به لقاء الهي ادامه دارد.

تمامي نيروهاي خلقت ، انسان را در اين سفر صادقانه ياري مي كنند و خداوند با لطف بيكران خويش از راههاي گوناگون به هدايت پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراي آخرت براي او مهيا كرده است.

انسان براي به دست آوردن نيكبختي خويش و سعادتمندي جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگي خويش بكار بگمارد .

اسلام عزيز براي پاسخگويي بدين سوال بسيار اساسي دو شيوه را دنبال كرده است:

الف: بيان احكام و دستورهاي زندگي از آغاز تا فرجام

ب: ارائه الگوهاي تربيتي و نمونه هاي عيني كمال .

بر اساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاي والا سخن به ميان آمده و از جنبه هاي الگويي آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تاسي جويند.

در مكتب حيات بخش تشيع (اسلام راستين) معرفي اين الگوهاي الهي گسترده تر است و پيشوايان معصوم كه بهترين اسوه ها و الگوهاي زندگي اند فرا روي چشمان باز و دلهاي آگاه قرار دارد تا آنانكه مسئوليت الهي و رسالت انساني خويش را درك كرده اند و تصميم براي رسيدن به چكاد ها ي فرازمند فضيلت و كمال دارند با درس گرفتن از آنان زيستني شرافتمندانه كه سعادت دنيا و آخرت را تامين مي كند در پيش گيرند.ويژگي سيره معصومين در اين است كه مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمينان مي توان از آن پيروي كرد.

در پست هاي بعد تلاش مي شود تا با نمونه هايي از اخلاق و سيره عملي مولايمان حضرت مهدي (عج)آشنا شويم . به اميدآنكه هماهنگي اخلاق و رفتار ما با ان يار سفر كرده و آن خورشيد پنهان ، لياقت انتظار و توفيق ديدار او را به ما عطا كند و زندگي ما مورد رضايت آن حجت بالغه الهي قرار گيرد.

 

+ نوشته شده در  شنبه یکم تیر ۱۳۸۷ساعت 16:36  توسط سرباز سایبری  | 

در مورد اینکه آیا حضرت بقیة‌الله عجل‌الله تعالی‌فرجه در دوران غیبت کبری همسر و فرزندانی دارد یا نه؛ دلیل قطعی بر وجود یا عدم آن در دست نیست. لیکن به استناد سه گروه شواهد و قرائن؛ داشتن همسر و فرزند برای آن حضرت قابل اثبات است:

-1 احکام فراگیر؛

-2 روایات؛

-3دعاها

احکام عامّ و فراگیر شریعت اسلام ایجاب می‌کند که حضرت بقیة‌الله عجل‌الله تعالی‌‌فرجه نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهم‌السلام از سنّت جدّ بزرگوار خویش حضرت ختمی مرتبت صلی‌الله‌علیه‌‌‌و‌اله پیروی نموده و تشکیل خانواده دهند.

همچنین روایات فراوانی در رابطه با ازدواج و فرزنددار شدن از معصومان علیهم‌السلام وارده شده است.

عَن اَبِی عَبدِ الله عَلیهِ ‌السَلام قَالَ اَمیرُالمُؤمِنِین عَلَیهِ ‌السَلام: تَزَوّجُوا فَاِنَّ رَسولَ ‌اللهِ صَلَی‌اللهُ ‌عَلَیهِ وَ‌ الهِ قَالَ مَن اَحَبَّ اَنْ یَتبِّعَ سُنّتِی فَاِنَّ مِن سُنتّی التَزویجَ؛ ازدواج کنید زیرا پیامبر فرمود: هر که دوست دارد از روش من پیروی کند؛ باید بداند ازدواج روش من است.

عَن اَبِی‌عَبدِ الله عَلَیهِ ‌السَلام قَالَ رَسول‌ُ اللهِ صَلَی ‌اللهُ ‌عَلَیهِ وَ الِه: رَذّالُ مَوتَاکُم العُزّابُ، پست‌ترین مردگان شما عزب‌ها هستند.‌

میرزای نوری می‌نویسد: چگونه ترک خواهند فرمود چنین سنّت عظیمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغیب و تحریص در فعل و انجام آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن وارد شده است. سزاوارترین امّت در اخذ سنّت پیامبر صلی ‌الله ‌علیه واله امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب (امام زمان) نشمرده است.

اما با بررسی روایات در می‌یابیم که در مورد همسر یا همسران حضرت تنها یک روایت وجود دارد که مرحوم کفعمی آن‌را در مصباح نقل کرده است. براساس این روایت همسر آن حضرت از نسل عبدالعزّی فرزند عبدالمطلب می‌باشد.

لیکن درباره اولاد آن حضرت روایات بسیاری آمده که از آن استفاده می‌شود .حضرت در دوران غیبت فرزندانی دارد به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1-      سیّدبن طاووس در جمال‌الاسبوع می‌گوید: روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصرعجل‌الله تعالی‌فرجه را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند، و در نیکی و بزرگواری در رأس نیکان روزگار و در قلّه صفات ابرار و اخیار هستند.

2-       امام صادق‌علیه‌السلام می‌فرماید: برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها به قدری طولانی می‌شود که برخی از مردم می‌گویند او وفات کرده است. برخی می‌گویند کشته شده است! و عده‌ای می‌گویند آمده و رفته است! و جز تعداد اندکی از شیعیان بر باور خود استوار نمی‌مانند، و کسی از اقامت‌گاه او مطلّع نمی‌شود، حتی فرزندانش نیز جایگاه او را نمی‌دانند، به جز کسی که متصّدی امور اوست.

3-      رسول‌اکرم‌ صلی‌الله‌علیه واله در آخرین شب زندگی خود، قلم و دوات خواست و وصایای فراوانی را املاء کرد و امیرمؤمنان نوشت. آنگاه وصیت‌هائی هم در رابطه با فرزندان حضرت مهدی علیه‌السلام بیان فرمود، و دستور داد که آن‌را امامان معصوم دست به دست به‌ حضرت مهدی‌علیه‌السلام برسانند، و او به هنگام وفات به پسرش تحویل دهد.

آنچه مسلّم است اینکه از فرزندان حضرت‌مهدی ‌علیه‌السلام هیچ کدام امام نخواهد بود، و گرنه تعداد امامان معصوم بیش از دوازده تن می‌شود که بر خلاف ضرورت مذهب است. مرحوم شیخ طوسی در این خصوص می‌گوید: هرکس بگوید که حضرت ولی‌عصرعجل‌الله تعالی‌فرجه فرزند امام دارد که تعداد امامان به سیزده برسد؛ سخن باطل گفته است.‌

دعاهای بسیاری از ناحیه مقدّسه صادر شده یا از دیگر معصومان ‌علیهم‌السلام وارد شده که در زمان غیبت در اماکن مقدسه یا ایّام متبرکّه خوانده می‌شود، و در آن از فرزندان و اهل بیت حضرت ولی ‌عصر عجل‌الله تعالی‌فرجه سخن به میان آمده است:

امام رضا علیه‌السلام در قسمتی از دعائی که تعلیم فرموده تا در زمان غیبت خوانده شود، چنین می‌فرماید: اللّهُمَّ اَعطِهِ فِی نَفسِهِ وَ اَهلِهِ وَ وُلدِهِ وَ ذُرّیَّتِهِ وَ اُمّتِهِ وَ جَمِیعِ رَعیَّتِهِ مَا تَقرُّ بِهِ عَینُهُ؛ بارالها به او درباره خودش، اهلش، فرزندانش، امتش وهمه رعیّتش موجبات روشنی دیده عطا فرما.

و نیزدر بخشی از صلوات بسیار مفصّلی که در صبح جمعه وارد شده است چنین آمده: وَ تَجعَلَهُ وَ ذُریّتَهُ فِیها الاَئِمَّةَ الوَارِثین؛ او و ذریّه‌اش را پیشوایان و وارثان زمین قراردهی.

 

در خاتمه، باید اعتراف نمود که وجود مقدس حضرت بقیة‌الله‌ الاعظم ‌عجل ‌الله تعالی‌فرجه پر از راز و رمز، و از استثناهای آفرینش است که به‌ خواست خدای توانا مانند جریانات حضرت نوح و حضرت ابراهیم، و حضرت‌موسی و حضرت عیسی- سلام‌الله علیهم- مافوق فهم و تحلیل معمول است. ولی فرزندان حضرتش شاید زندگی و مرگ طبیعی داشته باشند، زیرا دلیلی بر دیرزیستی آنان نداریم. چنانکه داستان علی‌بن فاضل و تشرّف او به حضور پنجمین نواده حضرت‌عجل‌الله تعالی‌فرجه بنام سیّد شمس الدّین- در اواخر قرن هفتم هجری- و نیز نام های دیگری که گویای این مطلب است.

خداوند توفیق معرفت آن حضرت و انتظار ظهورش را نصیب همه بندگانش بگرداند. بِمَنِّهِ وَ کَرَمِهِ.

+ نوشته شده در  شنبه یکم تیر ۱۳۸۷ساعت 16:32  توسط سرباز سایبری  | 
     وَالْعَصْرِ (١)إِنَّ الإنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (٢)

                                       

سوگند به زمان.  انسانها همه زيانمندند.

قسم به زماني که نتايج کارها در آن زمان مشخص و معين مي شود . زماني که مشخص ميشود چه کسي خاسر

است و چه کسي مفلح ؟ چه کسي رستگار است و چه کسي رستگار نيست ؟ قسم به آن زمان .

 اين لحضات عمر ديگر تکرار شدني نيست .انسان يک بار به دنيا مي آيد و يک بار هم مي ميرد . اين طور نيست

که دو سه بار بميرد و زنده شود . بايد توجه داشت که : إِنَّ الإنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ انسان از مايه ضرر ميکند .

چه يک نفر باشد و چه يک ملت باشد و چه تمام ملت ها باشند ، همه در خسارتند ، يعني همگي از سرمايه ها

ضرر مي کنند و چون قدر سرمايه را نمي دانند و خود را بسيار ارزان مي فروشند

 

« قيمت هر کاله مي داني که چيست؟                   قيمت خود را نداني ابلهي ست»

+ نوشته شده در  شنبه یکم تیر ۱۳۸۷ساعت 9:21  توسط سرباز سایبری  | 

حضرت مهدی (عج):

اگر شیعیان ما در راه انجام پیمانی که بر عهده دارند همدل می‌شدند، ملاقات ما با آنها به تاخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌شد. دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما.

 چیزی که ما را از شیعیان باز می‌دارد، اعمالی است که آنان انجام می‌دهند ولی ما آن اعمال را نمی‌پسندیم و از آنان روا نمی‌دانیم.

یا صاحب الزمان  ادرکنی

+ نوشته شده در  شنبه یکم تیر ۱۳۸۷ساعت 9:19  توسط سرباز سایبری  | 
ايام سوگواري بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) بر شيعيان جهان تسليت باد 

من نمی گویم چه شد گویند در چشم علی

سیل دشمن بود پیدا فاطمه پیدا نبود

ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد

 

 شرح سفارشات نبي را ستمگران          با ميخ در به سينة زهرا نوشته اند

 

شهادت حضرت زهرا (س) حقيقتي است انكار نا پذير...

 

 اَلــسَّــلامُ
عــَلـَيــْكِ يــا ســــَيّــِدَةَ
نـِسـاءِ العـالَمـيـن اَلـسَّـلامُ عَـلـَيْكِ
يا والِـدَةَ الْحُجُجِ عَلَى النّاسِ اَجْمَعينَ، اَلسَّلامُ
عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلوُمَةُ الْمَمْنوُعَةُ حَقُّه،اَللّهـُمَّ صـَلِّ عَلى اَمَتِكَ
وَابـْنـَةِ نـَبـِيِّكَ وَ زَوْجـَةِ وَصـِىِّ نـَبـِيِّكَ صَلوةً
تَزْلفُه فَوْقَ زُلْفى عِبادِكَ الْمُكْرَمينَ
مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَاَهْلِ
الارَضَـين

 

در ادامه بخوانید...


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  شنبه هجدهم خرداد ۱۳۸۷ساعت 18:43  توسط سرباز سایبری  | 

 

زندگينامه حضرت فاطمه زهرا



زندگينامه چهارده معصوم عليهم السلام ص‏37

 

آية الله مظاهرى

اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذكر كرده‏اند: صديقه، راضيه، مرضيه، زهرا، بتول، عذرا، مباركه و طاهره (1) . از بعضى روايات استفاده مى‏شود كه زكيه و محدثه از القاب آن خانم است و كنيه او ام ابيها است. (2)

عمر آن بزرگوار تقريبا هجده سال است. در روز جمعه بيستم جمادى الثانى سال دوم بعثت‏به دنيا آمد (3) و سال يازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى (4) به دست گردانندگان سقيفه بنى ساعده شهيد شد.

شخصيت‏حضرت زهرا را با اين بحث كوتاه نمى‏توان معرفى كرد و آنچه در اينجا آورده مى‏شود، قطره‏اى از درياى فضيلت آن صديقه شهيده است.

شخصيت اسلامى از دو راه يافت مى‏شود: از راه نسب و از راه حسب و فضايل نفسانى. شخصيت نسبى كه اسلام آن را پذيرفته است، تحت تاثير عوامل مختلفى است: قانون وراثت، تغذيه از راه مشروع، تاثير محيط، تاثير همسر و رفيق، اولاد صالح و غيره در تشكيل چنين شخصيتى نقش دارند. زهرا سلام الله عليها از نظر قانون وراثت، پدرى چون رسول گرامى دارد كه به گفته سعدى همه مراتب انسانيت را به كمالاتش پيموده است. همه تاريكى‏ها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى است:

بلغ العلى بكماله كشف الدجى بجماله حسنت جميع خصاله صلوا عليه و آله

مادرى چون خديجه دارد كه بايد گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى كه سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابى طالب را اداره كرد و همه اموال خود را در اين راه خرج كرد. مادرى كه چندين سال در مكه با آن مصيبتهاى كمر شكن ساخت، و دوش بدوش رسول اكرم، اسلام را يارى فرمود و در اين راه سنگها به بدن مباركش فرود آمد، بى حرمتيها به او وارد شد، شماتتها در اين راه ديد و هرچه اين اتفاقات بيشتر مى‏شد، صبر و استقامت او زيادتر مى‏گشت.

و اما از نظر قانون تاثير غذا: مورخين نوشته‏اند كه وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهرا سلام الله عليها تعلق گرفت، پيامبر گرامى مامور شد كه چهل شبانه روز در كوه حرا به رياضت دينى پردازد. (5)

حضرت خديجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پيامبر گرامى در كوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد كه پيامبر به خانه بازگردد. از عالم ملكوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خديجه منتقل شد.

از نظر تاثير محيط، زهرا علاوه بر آنكه در دامن مادرى فداكار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدرى چون پيامبر گرامى پرورش يافت، محيط زندگى او محيط پر تلاطمى بود. مكه با آن مصيبتها و حوادث ناگوار، محيط پرورش او بود. در شعب ابى طالب با آن حوادثى زندگى كرد كه اميرالمومنين در نهج البلاغه آنجا را براى معاويه چنين توصيف مى‏كند: «شما ما را سه سال در ميان آفتاب زندانى كرديد، به طورى كه بچه‏هاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و بچه‏ها بلند بود...» روشن است‏بچه‏اى كه در اين چنين محيطى پرورش يابد; مخصوصا اگر مربى‏اى چون پيامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زياد خواهد بود:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شيوه رندان بلاكش باشد

زهرا سلام الله عليها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نيز، فوق العاده است. شوهرى چون اميرالمومنين دارد كه بيش از سيصد آيه از قرآن شريف درباره او نازل شده. (6)

شوهرى كه از نظر تاريخ، قطعى است كه اسلام مرهون او است. شوهرى كه به اقرار خود اهل تسنن، عمر بيش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا على لهلك عمر. (7)

فرزندانى چون حسن، حسين، زينب و كلثوم دارد كه اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسين و على الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف است.

و اما از نظر فضايل انسانيت، چه مى‏توان گفت در حق كسى كه پيامبر گرامى (ص) كرارا درباره‏اش فرموده است: ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك على نساء العالمين. (9)

بقیه در ادامه مطلب....
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنجشنبه شانزدهم خرداد ۱۳۸۷ساعت 10:17  توسط سرباز سایبری  | 
بسم الله الرحمن الرحيم
هذا ما اوصت به فاطمه بنت رسول الله اوصت و هى تشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعته آتيته لا ريب فيها و ان الله يبعث من فى القبور يا على انا فاطمه بنت محمد (صلی ا...علیه و آله ) زوجنى الله منك لا كون لك فى الدنيا و الاخره انت اولى بى من غيرى حنطنى و غسلنى و كفنى بالليل وصل ولدى السلام الى يوم القيامه
.

بنام خداوند بخشنده مهربان
اين وصيت نامه دختر رسول خداست در حالى وصيت مى كند كه شهادت ميدهد خدائى جز خداى يگانه نيست و محمد (صلی ا...علیه و آله) بنده و رسول اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قيامت كه هيچ شكى در آن نيست فرا خواهد رسيد و ذات الهى جميع مردگان را از قبور برانگيزاند و زنده گرداند و همه را وارد محشر فرمايد.
اى على من فاطمه دختر حضرت محمد هستم خدا مرا به ازدواج تو در آورد تا در دنيا و آخرت براى تو باشم و تو از ديگران بر من سزاوارترى . على جان حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگذار و شب مرا دفن كن و هيچ كس را اطلاع نده اينك با شما وداع ميكنم و بر فرزندانم تا روز قيامت سلام و درود ميفرستم .


 از بحار الانوار جلد 43 صفحه 214

+ نوشته شده در  شنبه یازدهم خرداد ۱۳۸۷ساعت 19:35  توسط سرباز سایبری  | 

ديروز ..... امروز



ديروز الو!الو ! يا حسين . آنجا جبهه است ؟؟؟

امروز شماره مورد نظر در دسترس نمي باشد the mobile set is off .عشق بي پاسخ



ديروز خدا همراهمان بود

امروز تلفن همراه ...



ديروز پلاك ها آدرسي از بهشت ..
امروز همه آدرس ها گم .



ديروز زنده باد بسيجي ، بي حجاب محتاج نگاه ديگران است

امروز ، نگاه زاده علاقه است ، حجاب كيلو چند ؟؟



ديروز ، آهنگران / شجريان ، صداي خاطره ها

امروز ، جونيفر لوپز ، انريكو ، شكيلا



ديروز، آب و آيينه و قرآن ، خدانگهدار.

امروز ، گود نايت ، باي باي



ديروز جبهه ، جنگ ، كربلا

امروز، بزن به سيم آخر ، ديوونه شو مثله ما



ديروز كربلاي 1 ، كربلاي 2 ، كربلاي 3

امروز 50 ميليارد باد هوا ، خيالي نيست



ديروز ماشين اداره ، بيت المال
امروز ماشين اداره ، مال البيت



ديروز ، پاي مصنوعي ، دستان نا مرئي

امروز ، اعتياد ، هپاتيت ،HIV



ديروز ، نه شرقي نه غربي ...

امروز ، تئوري قرص هاي اكستازي



ديروز سلام بر چشمان شيشه اي
امروز يك ميليون جراحي بيني ، لنزهاي رنگي



ديروز آژير قرمز ، اضطراب هاي زرد ، انتظار هاي سپيد

امروز ، عشق هايي كز پي رنگي بود.... .



ديروز سفر به چزابه ، از كرخه تا راين ، بوي پيراهن يوسف

امروز " توكيو بدون توقف "



ديروز ، انبوه جانبازان شيميايي


امروز  راديو فردا ، موج BBC



ديروز، غروب جمعه انتظار ..

امروز ، غروب شد باز خيالت به سرم زد



ديروز ، وضعيت زرد ، آژير قرمز ، خطر

امروز ، كمر بند هاي لاغري بي خطر



ديروز ، عشق ، ايثار ، فداكاري

امروز ، بي خيال بابا بيا پارتي



ديروز، نخل هاي افسرده ، زيتون هاي كال

امروز ،CD جشن جديد استقلال



و امروز هنوز نسيم لبخند هاي بسيجي ما را به فردا اميدوار كرده

+ نوشته شده در  سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۳۸۶ساعت 15:54  توسط سرباز سایبری  | 
خدا مي خنده وقتي...      

خدا مي خنده وقتی که یه بچه به دنیا میاد.

خدا مي خنده وقتی که یه سرباز شهید میشه.

خدا می خنده وقتی که یه توانا دست یه ناتوان رو می گیره و از زمین بلندش می کنه.

خدا می خنده وقتی که خورشید طلوع می کنه و وقتی که خورشید غروب می کنه.

خدا می خنده وقتی که بچه ها می دون و بازی و شادی می کنن.

خدا می خنده وقتی که یه مادر به صورت نوزادش لبخند میزنه.

خدا می خنده وقتی که یه پدر سر بچه هاش دست نوازش می کشه.

خدا می خنده وقتی که یه فرزند به دست پدر و مادرش بوسه میزنه.

خدا می خنده وقتی که یه دل شکسته صداش میزنه.

خدا می خنده وقتی که یه مرد مردونگی می کنه.

ولی می دونین خدا کی از همه وقت بهتر و قشنگتر می خنده؟

وقتی که يه بنده فقط و فقط بدونه خدارو داره و سعي كنه اونو راضي نگه داره .در


این هنگام خدا عجیب می خنده.عجیب!

                                                              

+ نوشته شده در  یکشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۸۶ساعت 11:38  توسط سرباز سایبری  | 
 
Image and video hosting by TinyPic 
 
 
امام صادق عليه السلام فرمودند: هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله را ياد كردند، زياد بر او صلوات بفرستيد. زيرا همانا كسى كه يك بار بر پيامبر صلى الله عليه و آله صلوات بفرستد، خداوند در هزار صف از فرشتگان هزار بار بر او صلوات مى فرستد و آفريده اى از آفريدگان خدا باقى نماند، مگر اين كه به خاطر صلوات خدا و صلوات فرشتگانش ، بر او صلوات مى فرستند. و جز نادان مغرور كه خدا و رسول از او بيزارند، كسى از اين ثواب رو نمى گرداند.

از ثواب اين صلوات غافل نباشيد كه يكى از اسرارآل محمد صلى الله عليه و آله است

« اللهم صل على محمد و آل محمد فى الاولين . و صل على محمد و آل محمد فى الاخرين . و صل على محمد و آل محمد فى الملا الاعلى . و صل على محمد و آل محمد فى المرسلين .

اللهم اعظ محمدا الوسيلة و الشرف و الفضيلة و الدرجة الكبيرة . اللهم انى آمنت بمحمد و لم اره فلا تحرمنى يوم القيامة رويته و ارزقنى صحبته و توفنى على ملته و اسقنى من حوضه مشربا رويا سائغا هنيئا لا اظما بعده ابدا انك على كل شى ء قدير اللهم كماآمنت بمحمد صلى الله عليه و آله و لم اره فعرفنى فى الجنان وجهه اللهم بلغ روح محمد عنى تحية كثيرة و سلاما.

همانا كسى كه سه بار در بامداد و سه بار در شب با اين ذكر صلوات بفرستد، گناهانش از بين رفته و خطاهايش محو مى گردد ؛ سرورش دوام يافته و دعايش مستجاب مى شود ؛ به آرزويش رسيده و رزقش زياد مى گردد؛ در مقابل دشمنش يارى گرديده ، اسباب همه خيرها برايش مهيا شده و از دوستان پيامبرش در بهشتهاى اعلى قرار داده مى شود.

برآورده شدن صد حاجت از دنيا و آخرت 

امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه در يك روز صد بار بگويد : « رب صل على محمد و اهل بيته » خداوندصد حاجت او را بر مى آورد كه سى تاى آن مربوط به دنيا و هفتاد تاى آن مربوط به آخرت است .

آمرزش گناهان با اين طريق صلوات 

از امام صادق عليه السلام پرسيدند چگونه بر محمد و آل او صلوات بفرستيم فرمود شما مى گوئيد:

« صلوات الله و صلوات ملائكته و انبيائه و رسله و جميع خلقه على محمد و آل محمد و السلام عليه و عليهم و رحمة الله و بركاته »

گفته شد ثواب كسى كه به اين طريق بگويد چه مى باشد، فرمود: بيرون شدن از گناهان است ، به خدا قسم مثل روزى كه او را مادر زائيده .

ثواب صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله وآ ل او علیه السلام در روز جمعه پس از نماز عصر

امام باقر عليه السلام فرمودند: هنگامى كه در روز جمعه نماز عصر را خواندى ، بگو :

« اللهم صل على محمد و آل محمد الاوصياء المرضيين بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك و السلام عليهم و على ارواحهم و اجسادهم و رحمة الله و بركاته »

همانا كسى كه پس از نماز عصر اين صلوات را بفرستد، خداوند صد هزار حسنه براى او نوشته ، صد هزار گناه او را پاك كرده ، به واسطه آن صد هزار حاجت او را برآورده نموده صد هزار درجه براى او مى نويسد.

ثواب گفتن « اللهم صل على محمد و آل محمد » هنگام ركوع ، سجده و قيام

امام باقر عليه السلام فرمود: كسى كه در ركوع ، سجده و قيامش بگويد : « اللهم صل على محمد و آل محمد » خداوند براى او همانند ثواب ركوع ، سجده و قيام را مى نويسد.

با ذكرصلوات بر محمد و آل محمد پرده وحائل برطرف مى شود

حضرت صادق عليه السلام فرمود: پيوسته دعا محجوب است (و ميان آن با استجابتش حجاب و پرده اى حائل است ) تا بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود (كه آن گاه پرده و حائل برطرف شود).

بالا رفتن دعا براى اجابت با ذكر صلوات بر محمد وآل محمد

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه دعائى كند و نام پيغمبر صلى الله عليه و آله را نبرد، آن دعا بالاى سرش (چون پرنده اى ) بچرخد، و چون نام پيغمبر صلى الله عليه و آله را برد دعا بالا رود.

كفايت خرج و معونة دنيا و آخرت با ذكر صلوات 

حضرت صادق عليه السلام فرمود: مردى نزد پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد عرض كرد: اى رسول خدا من يك سوم صلواتم را براى شما قرار دهم ، نه بلكه نيمى از صلواتم را مخصوص شما گردانم ، نه بلكه تمامى آن را از آن شما گردانم ، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در اين صورت خرج و معونة دنيا آخرت تو كفايت شود، در اين هنگام مردى عرضه داشت : خدا تو را نيكى دهد، چگونه دعايش را به او اختصاص مى دهد؟ امام صادق عليه السلام فرمود: چيزى از خدا نمى خواهد، مگر اين كه قبل از آن بر محمد و آل محمد صلوات مى فرستد.

خدا و فرشتگان بر صلوات فرست صلوات مى فرستد

حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كه بر من صلوات فرستد خدا و فرشتگان بر او صلوات فرستند، هر كه خواهد كم فرستد و هر كه خواهد بيش .

صلوات بر محمد و آل محمد از بين برنده نفاق

حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه واله فرمود: آوازهاى خود را به صلوات بر من بلند كنيد، زيرا كه آن نفاق را برطرف سازد.

ثواب كسى كه از ده تا صد مرتبه صلوات بفرستد

اسحاق بن فروخ گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: اى اسحاق بن فروخ هر كه ده بار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خداوند و فرشتگان او صد بار بر او صلوات فرستند، و هر كه صد بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد خداوند و فرشتگانش هزار بار بر او صلوات فرستند . صلوات از خدا آمرزش و رحمت است و صلوات فرشتگان درخواست فروفرستادن رحمت مى باشد.

ثواب صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله 

محمد بن مسلم از يكى از دو امام باقر و صادق عليه السلام حديث كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: در روز قيامت من در كنار ترازوى اعمال هستم . كسى كه گناهانش سنگينتر از كارهاى نيكش باشد، صلواتهايى كه بر من فرستاده است مى آورم تا كارهاى نيكش را سنگينتر نمايم .

فضيلت صلوات بر محمد و آل محمد در اول و آخر هر دعا

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه به درگاه خداى عز و جل حاجتى دارد بايد به صلوات بر محمد و آلش شروع كند، و سپس حاجت خود را بخواهد، و در آخر هم به صلوات بر محمد و آل محمد پايان دهد، زيرا كه خداى عز و جل كريم تر از آن است كه دو طرف (دعا) را بپذيرد، و وسط (دعا) را واگذارد (و به اجابت نرساند) زيرا صلوات بر محمد و آل محمد محجوب نيست (و بدون برخورد به حجابى بالا رود.

فضيلت ذكر صلوات بر محمد و آل محمد در خانه خدا

عبدالسلام بن نعيم گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : من وارد خانه خدا شدم و هيچ دعائى به خاطر نداشتم جز صلوات بر محمد و آل محمد، فرمود: آگاه باش كه هيچ كس مانند تو (در فضيلت و ثواب ) از آن جا بيرون نيامده است  .

صلوات بر محمد و آل محمد هنگام ياد كردن خدا

عبدالله بن عبدالله دهقان گويد: خدمت حضرت رضا عليه السلام شرفياب شدم ، پس آن حضرت به من فرمود: معناى گفتار خداوندچيست ؟ (كه فرمايد) : و ياد كرد نام پروردگارش را پس صلوات به جا آورد. (سوره اعلى آيه 15) من عرض كردم : يعنى هر زمان نام پروردگارش را به ياد آورد برخاست پس نماز خواند (و صلوة به معناى نماز است ) فرمود: (اگر اين طور باشد) پس خدا به حقيقت تكليفى نابجا و بيرون از طاقت و توانائى كرده است ؟ عرض كردم : قربانت پس معناى آن چگونه است ؟ فرمود: هرگاه نام پروردگارش را ياد كند بر محمد و آل او صلوات فرستد.

مجازات نفرستادن صلوات بر محمد و آل محمد

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر گاه يكى از شماها نماز بخواند و در نماز خود نام پيغمبر صلى الله عليه و اله و (آل او) را نبرد، با اين نماز به جز راه بهشت مى رود (يعنى اين نماز او را به بهشت نخواهد برد) و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس كه من نزد او نامم برده شود و بر من صلوات نفرستد به دوزخ رود، پس خدايش (از رحمت خود) دور كند. و فرمود:

و هر كس كه من نزدش نام برده شوم و صلوات (فرستادن ) را بر من فراموش كند از راه بهشت به خطا رفته است.

درخواست نجات از آتش و آمرزش گناهان از خدا به حق حضرت محمد صلى الله عليه وآله و اهل بيت او عليهم السلام

امام باقر عليه السلام فرمودند: همانا بنده اى هفتاد پاييز در آتش مى ماند، كه هر پاييزى هفتاد سال است ، آن گاه از خدا مى خواهد كه بحق محمد و اهل بيتش به او رحم كند. خداى عزو جل نيز به جبرئيل وحى كند كه فرود آى و بنده ام را از آتش خارج كن . جبرئيل عرض مى كند چگونه در آتش فرود آيم ؟ خداوند مى فرمايند، به آتش دستور داده ام كه براى تو سرد شود و ضررى به تو نرساند. عرض مى كند: پروردگارا! جايش را نشانم بده . مى فرمايد در چاهى در سجيل است . آن گاه جبرئيل در جاى او فرود آمده و او را از آتش بيرون مى كشد.

خداوند عزو جل ازاو مى پرسد چند سال در آتش بودى ؟ عرض مى كند: نمى دانم ، خداوند مى فرمايد: هان به عزتم سوگند اگر اين چنين از من درخواست نمى كردى ، همچنان تو را با خوارى در آتش نگاه مى داشتم . ولى بر خودم لازم نموده ام كه هيچ بنده اى از من به حق محمد و اهل بيت او درخواست آمرزش نكند مگر اين كه گناهانى را كه مربوط به من و اوست ببخشم . و امروز نيز محققا گناهان تو را بخشيدم .

شرط رسيدن دعا به آسمان صلوات بر محمد صلى الله عليه و آله وآل محمد است

اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: هيچ دعائى به آسمان نمى رسد، مگر اين كه دعا كننده بر محمد و آل او صلوات بفرستد.

ثواب صد بار صلوات بر محمد و آل او پس از سپيده دم

راوى مى گويد: امام صادق عليه السلام از من پرسيدند نمى خواهى چيزى يادت بدهم كه خداوند با آنصورتت را از حرارت جهنم حفظ كند؟ عرض ‍ كردم : چرا. فرمودند: پس از سپيده دم ، صد بار بگو : « اللهم صل على محمد و آل محمد » تا خداوند صورتت را از حرارت جهنم حفظ نمايد.

ثواب صلوات بر حضرت محمد صلى الله عليه وآله واهل بيت او عليهم السلام

امام صادق عليه السلام فرمود: در كتابى خواندم كه هر كسى كه بگويد: « اللهم صل على محمد و آل محمد » خداوند براى او صد حسنه مى نويسد، و كسى كه بگويد : « اللهم صل على محمد و اهل بيته » خداوند براى او هزار حسنه مى نويسد.

ثواب گفتن « ان الله و ملائكته يصلون على النبى ... » پس از نماز صبح و مغرب

راوى مى گويد از امام رضا عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: كسى كه پس از نماز صبح و مغرب پيش از آن كه برخيزد يا با كسى صحبت كند، بگويد:

« ان الله و ملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما. اللهم صل على محمد النبى و ذريته »

 خداوند صد حاجت او را برمى آورد، هفتاد حاجت در دنيا و سى حاجت در آخرت .

ثواب صد بار صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله درروز جمعه

امام رضا عليه السلام نقل مى نمايند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه در روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد، خداوند شصت حاجت او را بر آورده مى نمايد: سى حاجت مربوط به دنيا و سى حاجت مربوط به آخرت .
+ نوشته شده در  یکشنبه شانزدهم دی ۱۳۸۶ساعت 7:5  توسط سرباز سایبری  | 
 
 
گلهای عاشورا به خون می غلطند

گریه بر حضرت سید الشهدا (ع) حرارت جهنم را خاموش می کند .

کيست حسين را ياري کند؟

+ نوشته شده در  چهارشنبه دوازدهم دی ۱۳۸۶ساعت 18:32  توسط سرباز سایبری  | 
امام صادق علیه‌السلام درباره حضرت حجت علیه السلام می‌فرماید:

در غیبت کبری به جز نزدیکترین دوستان، کسی از جایگاه او اطلاع نخواهد داشت.نیز وارده شده که در غیبت کبری کسی از اقامتگاه او اطلاع ندارد، جز خدمتکاری که متصّدی امور آن سرور است.

مرحوم شیخ مفید می‌فرماید:

اخبار فراوانی از پیشوایان معصوم علیهم‌‌السلام به ما رسیده که برای قائم عجل‌الله تعالی‌فرجه دو غیبت است که یکی طولانی‌تر از دیگری است. در غیبت کوتاه،خواصّ شیعه از جایگاه او آگاهند، ولی در غیبت طولانی او، مردم از اقامت‌گاه اوبی‌خبر خواهند بود، به جز دوستان مورد اعتماد که متصدّی خدمت‌گزاری آن حضرت هستند.

آنچه مسلّم و تردیدناپذیر است این که آن حضرت همه ساله در مراسم حجّ شرکت می‌کندو خانه خدا را زیارت می‌کند، ولی انبوه حج‌گزاران او را نمی‌بینند و اگر بینند نمی‌شناسند. از این رهگذر در طول غیبت آن خورشید جهان تاب، دلباخت‌گان کوی او به حج خانه خدا روی آورده، در مراسم حج به جستجوی او می‌پردازند، و چه بسیار نیک بختانی که توفیق تشرّف و به پیشگاه آن کعبه مقصود و قلبه موعود را در کنار خانه خدا یافته‌اند.لیکن در غیر ایام حج، دلیل قاطعی بر اقامت آن بزرگوار در مکان معیّنی نداریم. فقط اشارات و کنایاتی در برخی از احادیث وارد شده که بخشی از آنها را یاد‌آور می‌شویم.

۱-سرزمین‌های دور دست:

در توقیع شریفی که در سال۴۱۰هجری از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید صادر شده است؛ حضرت بقیة‌الله عجل‌الله تعالی فرجه چنین مرقوم فرموده‌‌اند:

اگر چه ما در سرزمین دوردستی سکنی گزیده‌ایم که از جایگاه ستمگران بدوریم – زیرا خداوند مصلحت ما و شیعیان مؤمن ما را در این دیده که تا حکومت دنیا در دست تبهکاران است در این نقطه دور دست مسکن نمائیم- ولی از اخبار شما آگاهیم و هرگز چیزی از شما بر ما پوشیده نمی‌ماند و می‌دانیم که چه گرفتاری و پریشانی به شمار رسیده است...

۲-مدینه طیّبه:

هنگامی‌که از امام حسن عسگری علیه‌السلام پرسیدند:اگرحادثه‌ای بر شما روی داد از فرزند بزرگوار شما کجا سراغ بگیریم؛ حضرت فرمود: در مدینه‌.

امام صادق‌علیه‌السلام نیز به‌هنگام بحث از غیبت کبری می‌فرماید: وه چه جایگاه خوبی است مدینه. ‌ 

۳-کوه رضوی:

امام صادق‌علیه‌السلام از کوه رضوی یاد می‌کند و می‌فرماید:

از هر درخت میوه در آن هست و چه پناهگاه خوبی است برای شخص خائف.وه چه پناهگاه خوبی!... صاحب این امر را در آن دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری طولانی.

۴-جابلقا و جابلسا:

مرحوم نوری می‌نویسد:

اخبار بسیاری هست که از نظر معنی متواترند، و دلالت دارند بر اینکه در شرق و غرب جهان دو شهر به‌نام‌های جابلقا و جابلسا وجود دارند که اهل آنها از انصار حضرت‌ ولی‌عصر عجل‌الله ‌‌‌تعالی‌فرجه هستند و در محضر آن حضرت خروج می‌کنند.

 

۵- بیت‌الحمد:

امام صادق‌ علیه‌السلام می‌فرماید:

برای صاحب این امر خانه‌ای است که به آن بیت الحمد گفته می‌شود. در آن خانه چراغی است که از روز ولادت آن حضرت روشن است و این چراغ تا روزی که آن حضرت با شمشیر قیام کند خاموش نمی‌شود.

۶-جزایر مبارکه:

داستان مفصّل و معروف انباری حکایت از آن دارد که شخص محترمی در مجلسی عون‌الدین وزیر اظهار داشت که من به سال ۶۲۲هجری از زادگاه خود همراه یک کاروان تجارتی به سرزمین بربر رفتیم و از آنجا سفر دریائی خود را آغازکردیم. سرانجام به جزیره‌هائی رسیدیم که همسفران و حتی ناخدای کشتی برای نخستین باربه آن جزیره‌ها رسیده بودند. اسامی آن جزایر عبارت بود از: مبارکه، زاهره، صافیه، ظلوم و عناطیس که ساکنان آنها همگی از شیعیان بودند و بر آنهاپنج نفر از اولاد حضرت صاحب‌الزمان‌عجل‌الله تعالی‌فرجه به نام‌های طاهر، قاسم، ابراهیم، عبدالرحمن و هاشم حکومت می‌کردند.

آنگاه بطور مفصّل از اخلاق و رفتار نیکوی آنها و از صفا و زیبائی بی‌نظیر آنجاسخن گفته است.پس از پایان یافتن سخنان وی، وزیر ناصبی از یکایک حاضران تعهدّ گرفته که این داستان را هرگز نقل نکنند، و آنها تا روزی که آن وزیر زنده بود آنرا مخفی نگه داشته‌اند

+ نوشته شده در  دوشنبه دهم دی ۱۳۸۶ساعت 7:10  توسط سرباز سایبری  | 
كلام الله

غدیر در قرآن 1‏

آیه‌ی تبلیغ؛ سوره‌ی مائده، آیه ی 67‏

 

‏«یا ایها الرسول! بلّغ ما انزل الیک من ربّک، و ان لم تفعل، فما بلّغت رسالته، و الله ‏یعصمک من النّاس...».‏

‏«ای فرستاده! برسان آنچه را از پروردگارت به تو نازل شده، و اگر نکنی پیامش را نرسانده‏ای، و خدا نگه می‌داردت از گزند مردم...».‏

 

زمان، مکان و شأن نزول آیه ی تبلیغ:‏

پیش از ظهر روز هجده‌ ذی حجه‌ی سال دهم هجری، آنَک که پیامبر (ص) به غدیر ‏رسید. پنج ساعت از روز گذشته بود که جبریل این آیت ربانی را آورد و گفت: «ای  محمد! ‏خداوند سلام می‌رساندت و می‌گویدت: «ای فرستاده! برسان آنچه را از پروردگارت بر تو ‏نازل شده» درباره‌ی علی «و اگر نکردی، پیامش را نرسانده ای...». حاجیان که یکصد هزار ‏یا بیشتر بودند، جلو داران‌شان نزدیک جُحفه بودند، جبریل فرمودش تا پیش رفتگان‌شان را ‏برگرداند و پس‌ماندگان‌شان را در آن جا نگه‌دارد و علی را به راهنمایی مردم بگمارد و آنچه ‏را خداوند درباره‌ی او نازل کرده به آنان برساند، و آگاهش کرد که خداوند او را از گزند مردم ‏نگه می‌دارد.‏

 

شأن نزول آیه ی تبلیغ در احادیث اهل سنت:‏

ابو جعفر محمد پسر جریر طبری (م 310هـ) در  کتاب الولایة به سندش از زید پسر ‏ارقم می‌گوید: «چون پیامبر(ص) در بازگشت از حجة الوداع به غدیر خُم رسید، ظهر هنگام ‏بود و هوا بسیار گرم. ‏

دستور داد تا زیر درختان کهن سال را بروبند و جاروب کردند. ‏

ندای نماز جماعت داد؛ گرد آمدیم. ‏

خطبه خواند و فرود: «خداوند بر من نازل کرد که: «آنچه را بر تو از پروردگارت نازل شده ‏برسان، اگر نکردی پیامش را نرسانده ای و خدا از گزند مردم نگه می‌داردت». ‏

جبریل از سوی پروردگارم مرا فرمود که در این جایگاه برخیزم و سیاه و سفید را آگاه سازم ‏که علی بن ابی طالب، برادرم و وصی‌ام و جانشینم و راهبر پس از من است. ‏

از جبریل خواستم که پروردگارم مرا از این مهم معاف کند چرا که می‌دانستم پذیرندگانِ ‏این مهم ‌اندکند و آزار دهندگان و سرزنش‌گرانم بسیار، چرا که علی هماره همراهم بوده و ‏من هماره با او بوده‌ام، تا آنجا که مرا "گوشی" نام نهادند [این نامی بود كه مشركان و ‏كفر برای دست‌اندازی پیامبر بر او گذاشته ‌بودند چون او را زود باور می‌دانستند] و خداوند ‏فرمود «و از آنان کسانی هستند که پیامبر را می‌آزارند و می‌گویند او زود باور است، بگو ‏زود باور برای‌تان بهتر است...»(1) اگر می‌خواهی، نامشان برم و نشان‌شان دهم ، ولی با ‏پوشاندنشان لطف کردم. ‏

لذا خداوند راضی نشد مگر به رساندن پیامش در باره‌ی علی. ‏

پس بدانید ای مردم! که خداوند او را برای شما ولی و امام گماشت، و طاعت او را بر هر ‏یک واجب ساخت، فرمان او جاری و سخن او روا، هر که نسازدش ملعون است و هر که ‏سازدش مرحوم، بشنوید و فرمان برید که خداوند مولای شماست، و علی امام شما، ‏سپس امامت در فرزندانم از نسل اوست تا رستخیز، حلالی نیست جز آنچه را خدا و ‏فرستاده‌اش حلال کرده‌اند و حرامی نیست جز آنچه را خدا و فرستاده‌اش حرام کرده اند. ‏دانشی نیست مگر که خداوند آن را در من گرد آورد و من به علی منتقل کرده‌ام، پس از ‏او ره گم نکنید و از او دست برندارید، اوست کسی که به حق ره نماید و به حق عمل ‏کند، هر که او را انکار کند خدا هرگز توبه‌اش را نپذیرد و هرگز او را نیامرزد و بر خداست که ‏حتماً چنان کند و کیفر دهدش کیفری سخت و جاودانه. ‏

علی پس از من تا آنَک که روزی فرو آید و خلقی باقی باشد برترین مردم است، هر که ‏نسازدش ملعون است، سخنم سخن جبریل است و سخن جبریل سخن خداوند، پس هر ‏کسی بنگرد برای فردا چه پیش هشته. محکمات قرآن را دریابید و متشابهات آن را پی ‏نگیرید، که هرگز آن را برایتان تفسیر نکند جز این کسی که من دستش را گرفته‌ام و ‏بازویش را چسبیده‌ام.  ‏

آگاه‌تان می‌کنم که: هر که را مولای اویم این علی مولای اوست، ولایت او از سوی ‏خداست که بر من نازل فرمود. ‏

هان که ادا کردم، هان که رساندم، هان که شنواندم، هان که روشن ساختم. ‏

پس از من رهبری مؤمنان بر هیچ کس جز او روا نیست». ‏

سپس علی را بالا کشید تا آنجا که پای علی به زانوی پیامبر(ص) رسید و فرمود: «ای ‏مردم! این برادرم، وصی‌ام و در‌ بردارنده‌ی دانشم و جانشینم بر هر که به من ایمان آورده، ‏و بر تفسیر کتاب پروردگارم» ‏

و بنا به روایتی: «خدایای! دوست بدار هر که را دوست داردَش و دشمن باش هر که را ‏دشمنی ورزدش و نفرین کن هر که را انکار کندش و خشم کن بر هر که حقش را انکار ‏نماید. ‏

خدای! به هنگام بیان این سخنان درباره‌ی علی، نازل فرمودی که: «امروز دینتان را برایتان ‏کامل کردم» به امامت علی، پس هر که به او اقتدا نکند و به کسانی از فرزندانم که از ‏نسل اویند تا رستخیز، آنان که کرده‌هاشان تباه شود و جاودانه در دوزخند...».‏

+ نوشته شده در  چهارشنبه پنجم دی ۱۳۸۶ساعت 18:25  توسط سرباز سایبری  | 

 

                                                یا فاطمه معصومه (س)

 

ذکر لبم ماه شبم یا فاطمه معصومه    

                                      گوهر ما کوثر ما یا فاطمه معصومه   

شده ام چون گدا یا رب سر خوان تو مهمان

                                    که مگر بر محبانت بنمایی تو احسان

گوهر ما کوثر ما یا فاطمه معصومه

                                       ذکر لبم ماه شبم یا فاطمه معصومه

حرمت کعبه دلها حرمت فاطمیون

                                   به هوای تو مرغ دل کنم از سینه بیرون

قبله جان روح و روان یا فاطمه معصومه

                                   ذکر لبم ماه شبم یا فاطمه معصومه        

 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه دوم دی ۱۳۸۶ساعت 12:58  توسط سرباز سایبری  | 

۱-دعا براى فرج امام زمان(عج)وظیفه و تكلیفى است كه در عصر غیبت در روایات بسیارى بر آن تأكیدشده است. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه هدى علیهم السلام بر چنین دعایى امر فرموده‏اند، حضرت ولى عصر(عج)نیز نه تنها شیعیان خود را به دعا كردن براى تعجیل فرج فرمان داده، بلكه كثرت دعا را از آنان خواسته‏اند.

2- در برخى روایات، دعا براى فرج وسیله‏اى براى نجات از هلاكت به شمار آمده است.امام حسن عسكرى علیه السلام مى‏فرماید:

به خدا، فرزندم مهدى را غیبتى است كه در آن هیچ كس از هلاكت نجات‏ نمى‏یابد، مگر كسى كه خداى (عزوجل) او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابت قدم بدارد و او را در دعا براى تعجیل فرجش توفیق عنایت ‏فرماید.

در پایان باید گفت:وقتى كه انتظار فرج والاترین نوع عبادت به شمار مى‏آید، دعا براى فرج نیز زیباترین جلوه انتظار به حساب مى‏آید و اصل دعا گرامى‏ترین و محبوب‏ترین چیزها در نزد خداست و تأثیر آن در تغییر دادن تقدیر است. چنان‏ كه در روایات پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله آمده است:

"أكْثِر مِنَ الدُّعاء فَإنَّ الدُعاءَ یَردّ الْقَضاءَ"؛زیاد دعا كن، زیرا دعا قضاى الهى را باز مى‏گرداند.

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۸۶ساعت 13:2  توسط سرباز سایبری  | 
از هر كه مى پرسم مى گويد جمعه مى آيى، امّا كدام جمعه؟ در روزگار تيره ما هر روز جمعه است و

جمعه ها صبح و شب ندارند و همه عصرند. گفتم تا جمعه ديگر چند آدينه مانده است؟! گفت: يك يا

زهراى ديگر، گفتم: زهرا را تو مى شناسى؟! گفت: همان نيست كه شب هاى جمعه و صبح جمعه پرده

خوان خون است و دستى بر پهلوى شكسته دارد، گفت: و همانى نيست كه كبوتران فرج را در غروب

جمعه يك به يك بر بام انتقام مى نشاند؟! من ميان حضور و ظهور تو سرگردانم و حيران، نمى دانم از تو

كدام را بخواهم، اگر حضور را بخواهم، ترس آن دارم كه چشمانم لياقت ديدن تو را نداشته باشد و اگر

ظهور را خواهم، نه، نمى توانم ظهور را بخواهم، چون خود نيز مى خواهى ظهور كنى امّا وقتى تنها و

غريبى چگونه ظهور كنى؟ وقتى يار و ياورى ندارى چگونه ظهور كنى؟ آخر همه اين ها كه مى خواهند و

مى گويند كه يار و ياور تو هستند، انسان هاى جدا خورده از رنگ هستند.

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۸۶ساعت 6:39  توسط سرباز سایبری  |