روایاتی را که در اثبات رجعت به آنها استدلال شده است، به دو دسته می‏توان تقسیم کرد: نخست، روایاتی که به صراحت از رجعت سخن گفته‏اند و دوم، روایاتی که به همانندی رویدادهایی که در امت‏هایی پیشین رخ داده با رویدادهایی که در امت اسلام رخ خواهد داد، اشاره کرده‏اند و از آنها استفاده می‏شود که چون در امت‏های گذشته بازگشت به دنیا روی داده است، این رویداد در امت اسلام هم اتفاق خواهد افتاد.
در اینجا به نمونه‏هایی از هر یک از دو دسته روایات اشاره می‏کنیم:
الف) روایاتی که به صراحت از رجعت سخن گفته‏اند: برخی از روایاتی که دربارة رجعت از پیشوایان دین نقل شده، به شرح زیر است:
۱٫ امام صادق‌(علیه السلام)در روایتی، ظهور قائم‌((علیه السلام))، رجعت و رستاخیز را در یک راستا و از مصداق‏های روزهای خدا دانسته است و می‏فرماید:
روزهای خدا سه تایند: روزی که قائم به پا می‏خیزد، روز رجعت و روز رستاخیز.۵
۲٫ آن حضرت در روایت دیگری کسانی را که به رجعت ایمان ندارند، از خود طرد می‏کند و می‏فرماید:
کسی که به رجعت ما اعتقاد ندارد از ما [اهل بیت] نیست. ۶
۳٫ در حدیث دیگری که علامه مجلسی آن را از کتاب صفات الشیعه شیخ صدوق نقل می‏کند، امام صادق‌((علیه السلام))، ایمان به رجعت را یکی از شروط هفت‏گانه ایمان دانسته است و می‏فرماید:
هر کس به هفت چیز اقرار کند، از اهل ایمان خواهد بود. آن حضرت، یکی از هفت چیز را ایمان به رجعت برشمرد.۷
۴٫ در روایتی مشابه که در همین کتاب از امام رضا((علیه السلام)) نقل شده است، آن حضرت، ایمان به یگانگی خدا، ایمان به رجعت و ایمان به روز جزا را از ویژگی‏های شیعیان اهل بیت‏((علیها السلام)) بر شمرده است و می‏فرماید:
هر کس به یگانگی خدا… و رجعت اقرار کند… و به معراج و سؤال و جواب در قبر و… جزا و حساب [روز قیامت] ایمان داشته باشد، مؤمن راستین و از شیعیان ما خاندان است.۸
ب) روایاتی که به همانندی امت اسلام با امت‏های پیشین اشاره کرده‏اند: عالمان و محدثان شیعه افزون بر این دسته از روایات که در آنها به صراحت از رجعت یاد شده است، به دسته‏ای دیگر از روایات نیز برای اثبات رجعت استدلال کرده‏اند.
در این دسته از روایات که معمولاً از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است، بر این نکته تأکید شده که همه آنچه در امت‏های پیشین رخ داده است، بی‏هیچ کم و کاست، در امت اسلام هم رخ خواهد داد. از آنجا که آیات قرآن، اخبار و گزارش‏های تاریخی از وقوع رجعت در امت‏های پیشین خبر داده‏اند، با توجه به این روایات می‏توان گفت که در امت اسلام هم رجعت رخ خواهد داد.
بنابراین، شیوه استدلال به این‏گونه روایات چنین خواهد بود: چون پیامبر اکرم((صلی الله علیه وآله)) فرموده‏اند همه حوادثی که در امت‏های پیشین روی داده است، بدون کمترین تفاوت در امت اسلام هم رخ خواهد داد و ما می‏دانیم که در امت‏های پیشین رجعت رخ داده است، نتیجه می‏گیریم که در امت اسلام هم رجعت واقع خواهد شد. ۹
برخی از این گونه روایات به شرح زیر است:
۱٫ امام صادق‌((علیه السلام)) از پدرش و او از پدرانش نقل می‏کند که رسول خدا((صلی الله علیه وآله)) فرمود:
همه آن چه در امت‏های پیشین رخ داده است، بی‏هیچ کم کاست در این امت هم واقع می‏شود.۱۰
۲٫ امام رضا ((علیه السلام)) در پاسخ مأمون که از ایشان درباره رجعت پرسیده بود، به همین روایت پیامبر استدلال می‏کند و می‏فرماید:
همانا رجعت حق است و در امت‏های پیشین رخ داده است و قرآن نیز از وقوع آن خبر می‏دهد. رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد ـ نیز فرمود: در میان این امت نیز همه آنچه در امت‏های پیشین رخ داده است بی‏هیچ تفاوت رخ خواهد داد.۱۱

یادآوری این نکته ضروری است که احادیث یادشده در مقام بیان قانونی عام و فراگیر بوده و با استناد به آنها می‏توان بر وقوع حوادثی مشابه با رویدادهایی که در امت‏های پیشین رخ داده است، در امت اسلام استدلال کرد. مگر آنکه نسبت به حادثة خاصی، دلیل قطعی بر مشابهت نداشتن این امت با امت‏های گذشته در دست باشد. مثلاً در امت‏های گذشته، عذاب‏های جمعی و گروهی (مانند مسخ) ۱۲ به وقوع پیوسته و قرآن شریف برخی از این عذاب‏ها را گزارش کرده است، ولی بنا به تصریح قرآن، در پرتو وجود پیامبر گرامی در میان امت اسلامی و نیز به برکت استغفار در پیشگاه خدا، این‏گونه عذاب‏ها از این امت برداشته شده است:
[ولی] تا تو در میان آنها هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند و تا آنان طلب آمرزش می‏کنند، خدا عذاب کننده ایشان نخواهد بود.۱۳
بنابراین، قانون یادشده جز در مواردی که دلیل قطعی بر تخصیص آن داریم، به قوت و استواری خود باقی است. از آنجا که بازگشت به دنیا در امت‏های گذشته روی داده است و در این امت نیز دلیل بر نفی آن نداریم، با استناد به این قانون می‏توانیم اصل رجعت را اثبات کنیم. گذشته از اینکه دلایل و شواهدی نیز بر قطعی بودن آن در دست است. ۱۴

رجعت در دعاها و زیارت‏ها
دعاها و زیارت‏های نقل شده از معصومان‏((علیها السلام))، مجموعه‏ای ارزشمند از معارف اسلامی به شمار می‏آیند و بسیاری از آموزه‏های ناب اسلامی را می‏توان از دل آنها به دست آورد. یکی از آموزه‏های مهم مکتب تشیع که در دعاها و زیارت نامه‏های مأثور به آن توجه شده، موضوع رجعت یا بازگشت به دنیاست.
۱٫ در ابتدای «دعای عهد» که از امام صادق‌((علیه السلام)) روایت شده، به صراحت به موضوع بازگشت به دنیا در عصر ظهور اشاره و تأکید شده است که هر کس چهل روز این دعا را بخواند، از رجعت‏کنندگان خواهد بود:
هر کس چهل بامداد، خدا را با این دعا بخواند، از یاوران قائم ما خواهد بود. پس اگر پیش از [ظهور] قائم از دنیا برود، خدای تعالی او را از قبرش خارج می‏سازد [تا قائم را یاری دهد]. ۱۵
در ادامه این دعا نیز دعاکننده از خداوند می‏خواهد که اگر مرگ بین او و امام مهدی‌((علیه السلام)) فاصله انداخت، او را زنده سازد تا بتواند، یاری دهنده آن حضرت باشد.
بار خدایا، اگر مرگی که آن را بر تمام بندگانت قضای حتمی قرار داده‏ای، میان من و او جدایی افکند، مرا از قبرم برانگیز در حالی‏که کفنم را تن‏پوش خود قرار داده‏ام، شمشیرم را از نیام برکشیده‏ام، نیزه‏ام را به دست گرفته‏ام و دعوت‏کننده‏ای را که در شهر و صحرا بانگ می‏آورد، لبیک می‏گویم.۱۶
۲٫ در زیارت جامعه کبیره که از امام هادی‌((علیه السلام)) روایت شده است و یکی از جامع‏ترین، پرمحتواترین زیارت‏های ائمه به شمار می‏آید، در موارد متعددی از رجعت سخن به میان آمده است. از جمله در بخشی از این زیارت می‏خوانیم:
و من… به [جایگاه شما] اقرار می‏کنم به بازگشت شما ایمان دارم، رجعت شما را تصدیق می‏کنم و امر شما را انتظار می‏کشم. ۱۷
در بخشی دیگر از همین زیارت چنین آمده است:
خداوند تا زمانی که زنده‏ام پیوسته مرا بر [پذیرش] سرپرستی شما، دوستی شما و دین شما پایدار بدارد… و مرا از کسانی قرار دهد که از شما پیروی می‏کنند، راه شما را می‏پویند، به هدایت شما راهبری می‏شوند، در شمار شما محشور می‏شوند، در رجعت شما [به دنیا] باز می‏گردند، در دولت شما حاکمیت می‏یابند و هنگام بازگشت شما اقتدار پیدا می‏کنند. ۱۸
۳٫ در زیارت «آل یاسین» که از ناحیه مقدسه امام عصر((علیه السلام)) نقل شده است، خطاب به ائمه معصومین‏((علیه السلام)) چنین می‏خوانیم:
… رجعت شما [امامان] حق است و هیچ تردیدی در آن نیست. روزی که ایمان کسی که پیش از آن ایمان نیاورده یا به هنگام ایمان کار نیکی انجام نداده است، برای او سودی نخواهد داشت. ۱۹
در ادعیه و زیارت‏های زیر نیز می‏توان آثار اعتقاد به رجعت را مشاهده کرد:
زیارت اربعین امام حسین‌((علیه السلام))؛ ۲۰
زیارتی دیگر از زیارت‏های امام حسین‌((علیه السلام))؛ ۲۱
زیارت حضرت ابوالفضل‌((علیه السلام))؛ ۲۲
زیارت رجبیه؛ ۲۳
دعای روز سوم شعبان؛ ۲۴
زیارت حضرت قائم‌((علیه السلام)) در سرداب مقدس؛ ۲۵
دعای روز دحوالارض و… . ۲۶

پی نوشت :

۱٫ علمای شیعی از قرن ششم به بعد برخی‏شرط حجیّت را عدالت راوی‏ها و برخی وثاقت آنان دانسته‏اند که بر اساس همین عقیده روایات را به چهار قسم تقسیم می‏کنند: صحیح، حسن، موثق و ضعیف. «روایت صحیح» در نظر امامیّه آن است که از نظر سند به وسیله راویان عادل و امامی مذهب به معصوم اتصال پیدا کند. «روایت حسن» آن است که به وسیله راوی امامی و خوش نام به امام برسد، بی‏آنکه تصریح به عدالت، و وثاقت آنها شده باشد. «روایت موثّق» آن است که توسط راوی غیرامامی ولی ثقه و قابل اعتماد، به امام برسد. «روایت ضعیف» آن است که شروط سه‏گانه فوق را نداشته باشد. (ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از اساتید و محققان حوزه علمیه قم، دایرة المعارف فقه مقارن، چاپ اول، قم، مؤسس الامام علی بن ابی طالب‌(ع)، ۱۳۸۵، ج ۱، ص ۱۷۵).
۲٫ بر اثر فاصله زمانی میان اکثر امّت اسلامی با حضرات معصمین‏((علیه السلام))، روایات، توسط واسطه‏های متعددی به آنان می‏رسد و هر چه فاصله میان مردم و معصوم بیشتر شود، واسطه‏ها بیشتر خواهند بود. اصطلاحاً به هر واسطه‏ای طبقه می‏گویند. «خبر متواتر» آن است که در هر یک از طبقات، گروهی وجود داشته باشند که تبانی آنان بر کذب و جعل خبر عادتاً امکان‏پذیر نباشد و لذا تواتر یقین آور است.
تواتر بر سه قسم است: اوّل: «تواتر لفظی» و آن عبارت است از خبری که تمام راویان آن با الفاظ یکسان، از آن خبر دهند. دوم: «تواتر معنوی» که همه از مدلول تضمّنی یا التزامی واحدی خبر می‏دهند. سوم: «تواتر اجمالی» که عبارت است از اطمینان به صدور یکی از خبرها به نحو اجمال، بدون این که آن خبر مشخص باشد هر چند آن اخبار اشتراکی در محتوا نداشته باشند. (همان، ص ۱۷۳)
۳٫ بحارالانوار، ج ۵۳، صص ۱۲۲ و ۱۲۳٫
۴٫ الإیقاظ من الهجع بالبرهان علی الرجع، صص ۳۹۱ و ۳۹۲٫
۵٫ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۶۳، ح ۵۳٫
۶٫ همان، ص ۹۲، ح ۱۰۱٫
۷٫ همان، ص ۱۲۱، ح ۱۶۱٫
۸٫ همان.
۹٫ ر.ک: الإعتقادات، مندرج در مجموعه مصنفات الشیخ المفید، ج ۵، ص ۶۲٫
۱۰٫ کمال الدین و تمام النعم، ج ۲، ص ۵۷۶؛ بحارالأنوار، ج ۲۸، ص ۱۰، ح ۱۵٫
۱۱٫ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۵۹، ح ۴۵٫
۱۲٫ ر.ک: سورة بقره (۲)، آیة ۶۵ و سورة اعراف (۷)، آیة ۱۶۶٫
۱۳٫ ر.ک: سورة انفال (۸) و آیة ۳۳٫
۱۴٫ رجعت از دیدگاه عقل، قرآن، حدیث، صص ۴۷ و ۴۸٫
۱۵٫ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۹۵، ح ۱۱۱؛ ج ۱۰۲، ص ۱۱۱٫
۱۶٫ همان.
۱۷٫ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۷۳؛ مفاتیح‏الجنان.
۱۸٫ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۲، ح ۹۹٫
۱۹٫ بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۸۲؛ مفاتیح الجنان.
۲۰٫ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۲، ح ۱۰۰٫
۲۱٫ همان، ص ۹۴، ح ۱۰۴٫
۲۲٫ همان، ح ۱۰۵٫
۲۳٫ همان، ح ۱۰۶٫
۲۴٫ همان، ح ۱۰۷٫
۲۵٫ همان، ص ۹۵، ح ۱۰۸٫
۲۶٫ همان، ص ۹۹، ح ۱۱۸٫ برای مطالعه بیشتر در این باره ر.ک: الإیقاظ من الهجع بالبرهان علی الرجع، صص ۳۱۹-۳۰۱٫
منبع: ماهنامه موعود شماره ۹۱


برچسب‌ها: رجعت, امام زمان, ظهور
+ نوشته شده در  جمعه دوم دی ۱۳۹۰ساعت 12:1  توسط سرباز سایبری  |