|
در این باره باید عرض کرد که:در روایات “نقص عقل” صفت
ویژة انحصاری برای زنان نیست، بلکه همین وصف به مردان و نوع انسانی هم نسبت
داده شده است.
می توان به نوعی آن را عمومیت داد بین زنان و مردان.
مثلاً امام علی”ع” می فرمایند: اعجاب المرء بنفسه دلیل علی ضعف عقله:
خودبینی شخص، نشانه ضعف (کمی و نقصان) خرد اوست. (زن از دیدگاه امام علی
علیه السلام ،استاد علامه جعفری)
در این سخن، عجب و خودمحوری، عامل نقص عقل شمرده شده است. در روایات هست که، پیروی از امیال و هواهای نفسانی، عاملی برای نابودی
عقل شمرده شده است. این را نیز باید توجه داشت که به جهت نسبی بودن عقول
بشر، این امر در فهم ما نسبت به درک معانی و منظور بعضی از احادیث تاثیر
گذار است. مثلاً روایتی که حضرت زنان را مانند دنده کج معرفی نموده است
نمونه ای از این قبیل است طبق گفته بزرگان ان عقلی که درباره زنان نقل شده، می توان گفت منظور از آن عقل عملی (ابزاری؛ عقلی است که انسان با او بتواند عملی را انجام دهد) است. و این نوع عقل هیچ گونه معیار فضیلت قرار نمی گیرد. بنابراین، اگر کسی خواست بین زن و مرد داوری کند، و ببیند زن پیش خدا مقرب است یا مرد، عقل به معنای علم مصطلح را، معیار قرار ندهد، زیرا آن عقل فضیلت زائدی است که برای اداره چرخ زندگی تنظیم شده و با مرگ انسان، همة آن از دست می رود، و چون انسان بعد از مرگ برای ابد می ماند. لذا باید چیزی را به همراه ببرد که ابدی باشد. چیزی به درد آنجا می خورد که از بقا و ابدیت سهمی داشته باشد، و آن اخلاص در عمل برای خدا است. بنابراین آنچه که در این سوی خریدار دارد، در آن سوی مشتری نداشته و بازارش راکد است، و در آنچه که آن سوی خریدار دارد، بین زن و مرد فرقی نیست. استاد جوادی آملی، زن در آیینه جلال، ص۲۵۵- ۲۵۷ برچسبها: آیا عقل زنان ناقص است, مقاله
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:24  توسط سرباز سایبری
|
اما رضا علیه السلام فرمودند:
تزاوَرُوا تحـابـوا و
تصـافحُـوا و لا تحـاشمـوا (بحارالانوار،ج78،ص 347)
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۱ساعت 15:21  توسط سرباز سایبری
|
موسسه فرهنگی و پژوهشی ثارالله سالروز میلاد با سعادت امام حسن عسگری(ع) را به کلیه شیعیان جهان تبریک عرض می کند.
برچسبها: تبریک, میلاد, امام حسن عسگری, ع
+ نوشته شده در پنجشنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 16:5  توسط سرباز سایبری
|
صلح جهانی حکومت
خاطرات تلخ” جنگهای صلیبی” و “استعمار” هم چنان در اذهان مشرق زمینی ها سنگینی می کند و هنوز سوء تفاهم ها بر طرف نشده است بلکه هر آیینه بر میزان آن به طرق گوناگون افزوده می شود شاید نتوان به سادگی از صلح و امنیت جهانی حرفی زد هر چند به رسم شعار ندای جهانی آن به گوش می رسد لیکن در مقام عمل امیدی به آن نیست و این سخن بدان گونه نیست که حکومت های دینی در جهان اسلام و زندگی مسالمت آمیز نباشند، الان زمان محبت و درک متقابل ملت هاست مردم دنیا از جنگیندن و اعمال خشونت خسته شده اند نیاز روحی آنان اینجاب می کند در کنار هم باشند با هم صحبت کنند از آینده ای روشن و امنیتی قابل وصف سخن بگویند و با تدبیر آن را تعقیب نمایند. «”تافلر” می گوید: اکنون که در آستانه قرن بیست و یکم هستیم و با بروز حدود سی جنگ در هر سال همراه با وقوع پی در پی ترور و داد وستد مواد مخدر و خراب کاری های زیست محیطی و درگیری های پراکنده ی دیگر چگونه می توان صلح را وضعیتی طبیعی تلقی کرد و نظام جهانی را اساساً معقول و منطقی پنداشت و با مشاهده ی جنگ هایی که هیچ انگیزه ی عقلانی ندارد چگونه می توان پذیرفت که حکومت ها خواهان جنگ نیستند؟ وقوع دست کم ۱۵۰ تا ۱۶۰ جنگی که تنها طی کمتر از ۵۰ سال اخیر (از ۱۹۴۵ به این سو) رخ داده با حدود ۴۰ میلیون تن تلفاتی که برجای گذاشته کافی است که نفرت از جنگ را در بن جان انسان معاصر جای دهد و این در حالی است که در آستانه ورود به عصر تازه تمدنی تازه قرار گرفته ایم تمدنی که همین یکی دو دهه ی قبل تصور می شد نویدهای بسیاری برای انسان دارد از جمله تکوین جامعه ای که در آن انسان با اتکای به “دانایی اش” می تواند” انسانی تر” زندگی کند و آرمان صلح و رفاه و عدالت و خرد را تحقق بخشد به هر حال صلح در حال حاضر توهمی بیش نیست و یا دست کم آرمانی است که در راه تحقق آن باید سخت کوشید. » (تافلر، ۱۳۷۲:ص ۷). شایان ذکر است که مبنای رسالت جهانی اسلام بر اصل هم زیستی و صلح استوار است و همین موضوع در ماموریت ویژه ی پیامبر اسلام(ص) و ائمه ی معصومین(ع) و اصلاح امور مردم و دولت ها مشهود است. اسلام در عین این که ماموریت دارد کفر زدایی کند ولی هیچ گاه مقتضیات زمان و مکان را نادیده نگرفته است بلکه موقعیت ها را ملاحظه نموده است. زمانی که پیامبر اسلام(ص) در برابر مشرکین مکه که گمراه ترین و منحطه ترین وخونخوارترین دشمنان اسلام بودند قرار گرفت می بینیم که چون ضرورت اینجاب کرد، پیامبر(ص) بر سر عهد پیمان صلح رفت و امتیازهای متقابلی با آنان رد و بدل نمود. “صلح حدیبه” بارزترین نمونه ی “اصل برابری انگاری و رفتار همسان” است که می گویند مبنای روابط بین المللی معاصر است و از طرفی باید اذعان داشت که صلح و هم زیستی و تفاهیم بهترین شیوه برای اصلاح کافران است که البته ما را در سیاست کفرزدایی بسیار یاری می دهد و امروز اگر در حلقه ی تفاهم و هم زیستی عده ای آشوب گر و فرصت طلب پیدا شوند و قصد اخلال داشته باشند و موجودیت تفاهم را بر هم بزنند می بایست اصل هم زیستی را تعطیل نمود تا اصلاح و در غیر این صورت قطع ارتباط دائمی و در صورت بروز هر گونه عناد و شیطنتی با شدت با آنان برخورد شود. کما این که قرآن در این باره می فرماید:”فان قاتلوکم فاقتلوهم (۱)” اگر آنان به شما حمله کردند آن ها را بکشید. و اگر با شما نجنگیدند با عدل و انصاف برخورد کنید”. بنابراین اسلام در اجرای صلح، یک موازنه ی قوی و مستدل دارد. بی آن که به کسی و یا قومی کم ترین ظلمی شود و یا این که برای برخی خارج از محدوده حقی قائل شود به آن میزان تمسک و اقامه عدل و انصاف می کند و نیز هیچ گاه به تعاملات منطقی بین ملت ها و حکومت ها بی اعتنا نبوده است. تعاملات دینی در دنیای امروز: در عصر جهانی شدن و در عصر انتظار ما خواه ناخواه با اقتضائات جدیدی روبه برو هستیم که ناچاریم تا به آن ها واکنش معقول و منطقی نشان دهیم و این واکنش ها هر چه باشد در سرنوشت مذهب، اعتقادات و باورهای ما تاثیر گذار است. ۱)گفت وگو در جهان واقعی هیچ سطحی از معرفت در دوره ی جدید بدون پرسش باقی نخواهد ماند و نیز نمی توان حوزه های دین را در این زمینه مبرا نگاه داشت و فقط به مثابه ی یک ناظر بی عمل و بی اثر بدان نگریست چون این رویکرد کاملا با اصل و محتوای دین واقع بین و حقیقت جو که منبع سرشار پاسخ به مجهولات است ناسازگار است. ۲) گسترش پذیری پرسش گری هیچ پدیده ای در دوره ی جدید از پرسش گری مصون نخواهد ماند و این شامل دین نیز می شود، دینی که مدعی کمال و ترقی و گشودن راه سعادت بر روی بشریت است نمی تواند در مجهولات غرق و در برابر سوالات مردم عاجز و درمانده باشد باور داریم که انسان در برابر آن چه که پیرامون زندگی اش می گذرد بی تفاوت نیست و میل دارد کنجکاوی کند پرسش کند و جواب بیابد. و در جاهای مهم دین است که او را از کوران تخیلات و سردرگمی های فکری نجات می دهد و بی جواب نمی گذارد. ۳)عقلانیت گرایی گسترش عقلانیت در حوزه های زیست بشر محسوس است و این امر حوزه های دیانت را نیز به طریق اولی در برخواهد گرفت. مهم ترین شیوه ی تعقل راه یافتن آن به سوی منطق و تشخیص مسیر حق از باطل و سزه از ناسره است، از آن جا که عقل موهبتی بزرگ از ناحیه ی پروردگار و نگهبان قوی برای انسان است علی الدوام در فعالیت و کندوکاو است هر چند مرتبه ی این فعالیت برای افراد متفاوت است لیکن در تعاملات با دنیای معاصر این مهم جایگاه ویژه دارد. ۴) اخلاق و معنویت گرایی گسترش معنویت گرایی اخلاق، زمینه ی مناسبی برای فعالیت ادیان به وجود می آورد، در این عصر، ما آشکارا شاهد رشد معنویت گرایی در جوامع هستیم، در دنیای دیروز، امروز و فردای ما هیچ گاه تجربه ی عقلی صرف، انسان و جامعه را جز در حوزه های ماده وصنعت که آن هم از نشانه های بارز حرص، تجاوز و زیاده خواهی بیداد گران بوده، نشناخته است و می توان غبار گرفتگی گرایش های پاک فطری انسان را ناشی از آن دانست و برای زدودن آن زمینه های رشد و توسعه ی فضائل اخلاقی فراهم نمود. ۵) تعامل های مدنی با اهمیت یافتن وجوه تمدن زندگی بشر و وجه دنیایی آن دین نیز باید به خوبی بتواند پاسخ گوی این گونه تعاملات فرهنگی و اجتماعی باشد. خدمات متقابل دین و تمدن بشری می تواند راهی برای حفظ اهمیت و نقش دین در زندگی جدید باشد و به واسطه ی آن انس و الفت و شناخت افراد و نظرات و دیدگاه های آن توسعه داد. ۶) نقد درونی دین نقد درونی و شناخت کامل زوایای آن می تواند راه را برای آسیب شناسی ها و تعامل های جهانی دین فراهم سازد و با شناخت و صلابت از آرمان های دینی و اعتقادات درونی دفاع نمود. چه بسا کسانی با درک ناقص از کنه مفاد دین به غلط از مواضع دینی برخواسته و نتیجه ای معکوس داشته است و این در دنیایی که تضارب افکار و عقاید به وفور یافت می شود کافی نیست. ۷) زیستن در جهان چند شالوده ای نیاز به هماهنگی با جهان جدید و کثرت و تنوع چشم انداز در جهانی شدن روشن است. در این عرصه ی گشوده باید اصل آزادی و نقد آراء را بپذیریم؛ یعنی، به جای تهاجم علیه آرای دیگران در صدد نقد منطقی آن ها و کژی های آن بر حذر شد تا با قدرت تمام به کار بستن مسلمات دینی به تثبیت بیشتر مواضع اصولی خود در جهان معاصر بپردازیم. ۸) پذیرش دغدغه نوین جامعه ی انسانی در جامعه ی نوین جهانی یک سری ارزش های جدید انسانی برای همگان اهمیت یافته است که دین نیز برای حضور عرصه باید توجه خاص خود را به آن ها نشان دهد و نسبتش را با آن ها موجه سازد از جمله حقوق بشر، آزادی، مدارا و دمکراسی در دین کاملی چون اسلام برای هر کدام از این مقولات به طریق مبسوط و کافی با بهره گیری از شریعت و عقل بحث شده است و بهترین معیارها و مقیاس ها را دارد که نه تنها در مسلک های فکری جهان امروز بلکه در دیگر ادیان نیز به این جامعیت به چشم نمی خورد. لذا توسعه و عنایت به حقوق بشر، آزادی و مدارا و رعایت حقوق شهروندان برای جامعه دینی امر غریبی نیست لیکن تبیین و برقراری اصول مهم است که در این راستا می بایست ضمن حفظ چارچوب نظام دینی و مصالح ملی با مجامع بین المللی به صورت مسالمت آمیز (نفی هر گونه سلطه پذیری و بزای های سیاسی) همکاری نمود و از دیگر سو طرد کلیت این موضوع به صلاح مسلمانان نبوده و بی توجهی و مسامحه در شرایط فعلی جهان موجب انزوای احتمالی و عدم شناخت جایگاه مسلمانان جهت ابراز وجود و رساندن پیام خود به گوش جهانیان خصوصاً قدرت ها می شود. نتیجه گیری بی تردید ما باید در انتظار قائم آل محمد(عج) باشیم اما منتظران واقعی و دور از عالم رخوت، ترس و انفعال، باید با حضور خویش در عرصه های مختلف، زمینه ی ظهور آن حضرت را فراهم آوریم. باید در جهان کنونی، اهتمام جدی خود را در جهت تامین و توسعه ی علوم و فنون گوناگون و پیدا نمودن جایگاه اصلی خود در مجامع بین المللی به کار گیریم و تا زمانی که مورد حقارت و تهاجم بیگانگان قرار نگرفتیم از هر گونه قطع ارتباط پرهیز نماییم و فرهنگ هم زیستی مسالمت آمیز در عین اتکاء به ارزش های والای انسانی در سایه ی معرفت دینی و شریعت تعقیب کنیم، در قوانین و مقررات خود اصلاحات لازم را انجام دهیم و نیز از تولید کنندگان و نخبگان داخلی حمایت نماییم، می بایست استراتژی مشتری مداری را در پیش گرفته و جهت همراهی با قافله ی تجارب جهانی و امکان رقابت با دیگران و یا حداقل بقاء در محیط، ناگزیر از قبول تغییرات باشیم؛ در غیر این صورت این محیط است که به ما خواهد گفت که چه بکنیم و چه نکنیم؟ خوشبختانه در عصر جهانی، ما امروزه ده ها هزار سایت مربوط به جهان اسلام در اختیار داریم که مسلمانان به راحتی می توانند فکر و اندیشه ی خود را به اقصی نقاط دنیا منتقل کنند. البته این نکته ی امید و قوتی برای جهان اسلام است و از شروط لازم در عرصه ی جهانی شدن است لیکن کافی نیست و برای رفتن بر بلندای بام دنیا و کسب خوشنودی ولی عصر(عج) روشنگری و تثبیت حقایق، راه های زیادی را باید طی نمود. برچسبها: امام زمان, موعود, منجی, حضرت مهدی
+ نوشته شده در سه شنبه نهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 8:58  توسط سرباز سایبری
|
امیر مومنان علی(ع)می فرمایند:خدا را در هر نعمتی حقی است.هر کس ان را بپردازد فزونی یابد و ان کس که نپردازد و کوتاهی کند در خطر نابودی قرار می گیرد. نهج البلاغه.حکمت 244 برچسبها: روایت, حدیث, نهج البلاغه, حکمت
+ نوشته شده در دوشنبه یکم اسفند ۱۳۹۰ساعت 12:30  توسط سرباز سایبری
|
پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص)درباره ی ضرورت ارستگی مردان بخصوص برای همسران خود می فرمایند:جامه هایتان را بشویید.موهایتان را کوتاه کنید.مسواک بزنید.ارایش کنید و خود را پاکیزه نگه دارید.بنی اسرائیل این کارها نکردند.انگاه زنانشان زناکار شدند. سیره اجتماعی پیامبر(ص).ص 42 برچسبها: پیامبر, حدیث, روایت, حضرت محمد
+ نوشته شده در دوشنبه یکم اسفند ۱۳۹۰ساعت 12:29  توسط سرباز سایبری
|
دستی به سرو رویش کشید.کلاه را روی سرش جابجا کرد و راه افتاد سمتشون.نزدیکشون که رسید کمی مکث کرد.نگاهی به پاهاش کرد تا از برق پوتیناش مطمئن بشه.با پشت ساق پا گرد و خاک پوتین رو گرفت و رفت سمتشون.مثل هرروز ردیف و پشت سر هم ایستاده بودن.سان دید.با تحسین به موهای مرتب و انکادرشون نگاه کرد که یکی از پشت سر صداش کرد:سرهنگ بیا تو.هوا سرده!راه افتاد سمت پرستار.سروها هنوز تو حیاط سرد اسایشگاه به احترام فرمانده به خط ایستاده بودند... برچسبها: داستانک, داستان کوتاه, مینیمالیسم, داستان های واقعی
+ نوشته شده در دوشنبه یکم اسفند ۱۳۹۰ساعت 11:47  توسط سرباز سایبری
|
کیفیت خواندن زیارت عاشورا
زیارت عاشورا به صورت مفصل ومختصربرچند وجه است که همه ی آنهادر اخبار منصوص است. وجه اول آنچه در روایت صفوان از حضرت صادق (ع)که در همه ی اقسام جامع ترودر ثواب برتر وکامل تراست به وجهی که رعایت احتیاط هم در آن شده باشدبیان میکنیم :درحال شروع ابتدا به هر لفظ وبیانی که بخواهد وبرزبانش جاری گرددبا زیارت و سلام به جانب حضرت امیر المومنین(ع)توجه نماید واگر زیارت شریفه ی امین الله یازیارت ششم را اختیار نمایدثواب آن چندین برابرخواهد بودوبعد از آن دو رکعت نماز زیارت ایشان رابخواندسپس به جانب کربلا توجه نمایدوزیارت وسلامی ولو مختصر که مشتمل برمبالغه درلعن بردشمنان حضرت ابی عبدالله( ع)باشد بنمایدپس از آن دو رکعت نماززیارت ایشان رابه جاآوردوبعداز آن صدمرتبه تکبیر بگویدسپس شروع به خواندن زیارت عاشورا نمایدوآن را باصدمرتبه لعن وصدمرتبه سلام انجام دهدوبا دعای سجده به پایان رساند.بعداز آن دورکعت دیگرنماز زیارت بخواندسپس دعایی که معروف به دعای علقمه است بخواند.امام جعفرصادق (ع)فرمودند:ای صفوان هرگاه برای توحاجتی باشدپس هرکجاکه باشیبه این زیارت زیارت کنوبه این دعاحاجت خودراازخدادرخواست کن. وجه دوم ان وجهی است که درروایت حضرت علقمه از حضرت امام محمدباقر(ع)مذکوراستوجزدردوامرباهمان امراول موافق است.اول:آن که زیارت حضرت امیرالمومنین (ع)جزآن نیست. دوم:آنکه دعای علقمه ندارد. پس ابتدا زیارت وسلامی ولومختصربه جانب کربلا می کندکه مشتمل برمبالغه در لعن دشمنان امام حسین(ع)باشدوبعددورکعت نماز زیارت بعدازآن صدمرتبه الله اکبربعداز آن متن زیارت عاشوراباصدمرتبه لعن وصدمرتبه سلام تامنتهی شودبه دعای سجده وبعداز آن دورکعت نمازدیگروعمل تمام میشود. وجه سوم باهمین وجه دوم موافق است ولکن بااختصاردر صدمرتبه لعن وصدمرتبه سلام .عالم ربانی ملا شریف شیروانی باذکر سندازامام هادی (ع)چنین ذکرنمودکه: دربیان این روایت دواحتمال داده شده است که اولی اظهراست وآن به آن بیان است که:که لعن مفصل یک مرتبه خوانده شود وبعداز آن نودونه مرتبه بگوید(اللهم العنهم جمیعا)وسلام مفصل رایم مدتبه بخواندوبعد99مرتبه بگوید(السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسن وعلی اصحاب الحسین) احتمال دوم لعن مفصل رایک بار بخواندوبعدبگوید(اللهم العنهم جمیعا)وبعدسلام مفصل رایک باربخواندوبعدبگوید(السلام غلی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین)تسعاوتسعین مره بدون اینکه لعن وسلام راتکرارکند.برچسبها: زیارت عاشورا, امام حسین
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۰ساعت 15:20  توسط سرباز سایبری
|
سلام
امیدوارم فکرنکنیدکه دارم ریا می کنم فقط دوست دارم خطبه های نمازجمعه راچه وقتی که به صورت حضوری انجاهستم وچه ازطریق تلویزیون براتون بگم که شما هم استفاده کنید. خطبه ی اول: جهل وتقوای الهی ابتداآیه ی 6سوره ی حجرات تلاوت شدوسپس این آیه ترجمه شدومطالبی ایرادفرمودندکه به صورت مختصربیان می کنم. جهل از مباحث پنهان انسان محسوب می شود.انسان ازجهل خوداطلاعی نداردوحاظر به پذیرش آن نیستواگرکسی اورا به جهل متهم کرداوبدش می آید. جهل یک بیماری است ویکی ازعلت های عقب ماندگی بشریت است. همانطورکه امام علی فرموده اند:جهل مرک بچموشی است.اگرهر کس بااین مرکب همراهی هم بکندهلاک خواهدشدهرگزجهل صاحب خودش رابه بهشت نمیرساند. چه اموری جهل هستند؟ پروردگارامن جاهلم ونشانه ی جهلم اینکه معصیت توراکردم من به گناه مبتلا شدم واین نشانه ی جهل من است من تورافراموش کردم واز توغفلت نمودم واین دراثرجهل من است. جهل عطیه ای خطرناک ومرکب چموشی است.وتازمانی که ما باآن همراهی کنیم به سعادت نخواهیم رسیدوبایددرمان آن راازخداوندمتعال خواستارباشیم . خطبه ی دوم: بدانیم یاندانیم یک واقعیت است که درپیش است وان قیامت می باشد باخواندن سوره ی واقعه که توصیه شده آن راشب هابخوانید بخصوص بعدازنمزعشاودرنافله یادرهرهنگام دیگر.خواندن این سوره مارابه واقعه ی قیامت متوجه می نماید. قیامت می آید ودرصحرای محشر شما سه دسته می شوید: 1.اصحاب یمین:جایگاهشان بهشت برین است. 2.اصحاب شمال:اینها ملئونین هستندوجایگاهشان جهنم است. 3.سابقون:کسانی که درخیرات سبقت می گرفتندوجایگاه شان بهشت است. ودرپایان مناسبت هایی رایادآور شدند: 11/12/1360که هواپیمای مسافربری ایران توسط صدام ساقط شدو40نفر به شهادت رسیدند که یکی از آنهاحاج شیخ فضل الله محلاتی نماینده ی امام ره بودند. 3/11/1299روز کودتای ننگین رضاخان وپسرش توسط انگلیسی هاآنها بادوچهره ی اسلام ستیز وبیگانه پرست واردکشور ماشدند . به امیدروزی که تمام مسلمانان واقعی درزمره ی شهیدان ولی عصر(عج)درآیند صلوات. برچسبها: خطبه, نماز جمعه, تهران
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۰ساعت 15:18  توسط سرباز سایبری
|
|